- ۱۴۰۳/۱۱/۱۰ - ۰۰:۱۶
- توسط محسن شاطرزاده
ادغام نظامی - مدنی : استراتژی توسعه چین م
حسن شاطرزاده
۹ بهمن ۱۴۰۳
بنا به اذعان اندیشمندان و آینده پژوهان سیاسی ، حکمرانی و سلطه جهانی آینده در اختیار کشوری خواهد بود که دو مورد زیر را در اختیار داشته باشد:
۱- حکمرانی دیتا و بیگ دیتا (Big Data) و به تبع آن حکمرانی هوش مصنوعی ،
۲- حکمرانی زنجیره تأمین. (Supply Chain) و به تبع آن تراشه ها.
و بر این اساس پیش بینی می شود که در آینده بین چین و آمریکا ، جنگی نظامی رخ نخواهد داد بلکه جنگ دیتا و جنگ تکنوژئوپولیتیک یا جنگ تراشه ها اتفاق خواهد افتاد. با توجه به سبقت آمریکا و شرکتهای بزرگ آمریکایی در دانش و تکنولوژی هوش مصنوعی به نظر میآمد که آمریکا دست برتر را در حوزه هوش مصنوعی دارد ولی اتفاقات این روزها و رونمایی هوش مصنوعی چینی DeepSeek موجب شگفتی جهانیان و زلزله در شرکتهای پیشرو آمریکایی شد و به تردیدها در پیشرو بودن آمریکا افزود مضافا اینکه چین با سرمایه گذاری عظیم خود تلاش در توسعه تکنولوژی و بومی کردن تولید تراشه ها دارد. در حوزه زنجیره تأمین، با توجه به اهمیت دریای جنوبی چین( و عبور بیش از ۳۵ درصد تجارت جهانی و ۶۵ درصد از تجارت آسیایی) تلاش آمریکا بر ایجاد موانع متعدد و تسلط بر دریای چین و حفظ تایوان بوده است ولی چین ضمن مقابله جدی با این تلاشهای آمریکا خصوصا تلاش برای تسلط و تصرف تایوان ، نسبت به طراحی و ابتکار مهم یک کمربند یک راه (BRI) اقدام نموده است که آمریکا به هیچ وجه یارای مقابله و رقابت با این طرح بزرگ را ندارد . طرح یک کمربند یک راه ، زیر بنای سیاست خارجی چین را تشکیل داده که تا سال ۲۰۴۹ بیش از ۸۰۰۰ هزار میلیارد دلار (۸ تریلیون دلار) در ۶۸ کشور جهان در طرحهای زیر ساختی کشورها سرمایه گذاری کرده و سلطه چین را بر شبکه تأمین جهانی ( World Supply Chain) کامل خواهد کرد و بر این اساس چینی ها سال ۲۰۵۰ را (که مصادف با صدمین سال انقلاب چین است) به عنوان سال اعلام ابرقدرتی مطلق اعم از سیاسی و اقتصادی و نظامی نشانه گذاری کردهاند. استراتژی چین برای تحقق آرمان ابرقدرتی (رؤیای چینی) در سال ۲۰۵۰ با طراحی "ادغام نظامی - مدنی" ترسیم و تدوین شده است.
* استراتژی ادغام نظامی - مدنی چین :
ادغام نظامی-مدنی (Civil-Military Integration یا CMI) در چین یک استراتژی کلیدی است که توسط دولت و حزب کمونیست چین برای تقویت همکاری و هماهنگی بین بخشهای نظامی و صنایع غیرنظامی به کار گرفته میشود. هدف اصلی این استراتژی، افزایش کارایی و نوآوری در فناوریهای دفاعی و غیردفاعی است تا چین بتواند به خودکفایی و برتری فناورانه دست یابد. *اهداف ادغام نظامی - مدنی در چین:
۱- خودکفایی فناورانه : کاهش وابستگی به فناوریهای خارجی، به ویژه در حوزههای حساس مانند نیمههادیها، هوش مصنوعی و ارتباطات.
۲- تقویت توان دفاعی: استفاده از فناوریهای پیشرفته غیرنظامی برای ارتقای توانهای نظامی و دفاعی.
۳- رشد اقتصادی: توسعه صنایع پیشرفته و ایجاد فرصتهای شغلی جدید در بخشهای فناوریمحور.
۴- نوآوری: تشویق همکاری بین دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، شرکتهای خصوصی و نهادهای نظامی برای ایجاد نوآوریهای فناورانه.
* اجزای اصلی ادغام نظامی-مدنی:
۱- همکاری تحقیقاتی: پروژههای مشترک بین دانشگاهها، شرکتهای فناوری و نهادهای نظامی برای توسعه فناوریهای دوگانه (نظامی و غیرنظامی).
۲- سرمایهگذاری دولتی: دولت چین سرمایهگذاریهای کلانی در بخشهای فناوریمحور مانند هوش مصنوعی، رباتیک، نیمههادیها و فضا انجام میدهد.
۳- سیاستهای حمایتی: ارائه مشوقهای مالیاتی، تسهیلات ، وام و حمایتهای قانونی برای شرکتهایی که در پروژههای نظامی- مدنی مشارکت میکنند.
۴- توسعه زیرساختها: ایجاد پارکهای فناوری و مراکز تحقیقاتی که همزمان به نیازهای نظامی و غیرنظامی پاسخ میدهند.
سیاست ادغام نظامی - مدنی، پروژهای ملی و گسترده با هدف بازسازی صنایع فناوری محور و علمی چین است تا پیشرفتها و نوآوریهای این حوزهها بهطور مستقیم و بلافاصله بر توسعهی نظامی تأثیر بگذارد. نظم دنیای آینده روی این مفاهیم خواهد بود: محاسبات کوانتومی، فناوری همجوشی و هوش مصنوعی.
چین معتقد است برخی فناوریها نقشی حیاتی و تعیینکننده در نسل بعدی جنگها، دیپلماسی، امنیت ملی و تسلط ژئوپلیتیکی ایفا خواهند کرد. این فناوریها شامل محاسبات کوانتومی، فناوری همجوشی هستهای و شاید مهمتر از همه، هوش مصنوعی هستند. یکی از جنبههای کلیدی طرح ادغام نظامی - مدنی چین، فناوریهای مبتنی بر نیمههادیها است که به دلیل ماهیتی «دوگانه»، هم در حوزهی دفاعی و هم در حوزه تجاری قابل استفاده هستند. چین میتواند بهطور مؤثر پیشرفتهای شرکتهای فناوری خصوصی خود را از طریق همکاری با صنعت مستقیماً به زیرساختهای امنیت ملی هدایت کند. به بیان سادهتر، چین در مراحل اولیهی طرح «نظامیسازی کامل بخش خصوصی» این کشور قرار دارد. این سیاست از طریق روشهای مختلفی اجرا میشود:
- سرمایهگذاری در شرکتهای خصوصی،
- هدایت تحقیقات علمی مشترک در دانشگاهها به سمت اهداف نظامی،
- جمعآوری اطلاعات و حتی سرقت فناوری از رقبا در سطح بینالمللی.
* صنعت هوا-فضا:
شرکتهای غیرنظامی در تولید قطعات و فناوریهای مورد نیاز برای صنایع دفاعی مشارکت میکنند.
* هوش مصنوعی: استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی در سیستمهای دفاعی و امنیتی.
*نیمههادیها: توسعه تراشههای پیشرفته برای استفاده در سیستمهای نظامی و غیرنظامی.
* چالشها:
۱- هماهنگی بین بخشها: ایجاد هماهنگی بین بخشهای نظامی و غیرنظامی میتواند پیچیده باشد.
۲- حریم خصوصی و امنیت: استفاده از فناوریهای پیشرفته در حوزههای امنیتی ممکن است نگرانیهایی درباره حریم خصوصی ایجاد کند.
۳-رقابت بینالمللی: تحریمها و محدودیتهای بینالمللی ممکن است دسترسی چین به برخی فناوریها را محدود کند.
ادغام نظامی-مدنی در چین بخشی از استراتژی بزرگتری است که به دنبال تبدیل چین به یک قدرت جهانی در حوزههای فناوری و دفاعی است. سیاست ادغام مدنی و نظامی ، که نام آن را "سیاست آمیختگی مدنی و نظامی (MCF)" نیز می گذارند ، یک استراتژی ملی واقعی است که هدف آن تثبیت سیستم ارتباط بین دو واقعیت است که ترکیبی از محققان نظامی غیرنظامی است و متعاقباً توسعه فناوریهای "استفاده دوگانه" و وابستگی متقابل بین صنعت مدنی و نظامی ، به معنای مستعد بودن یک بخش صنعتی متشکل از شرکتهای دولتی (SOC) با ظرفیت تولید مختلط ، به سرعت در یک جهت و جهت دیگر و نیزشامل یک ادغام عمیق بین جامعه مدنی و جهان نظامی است که با انگیزه امکان مشخص ، برای آینده ، مجبور به جنگ با درگیری های چند طیف ، خواستار مشارکت مهارت های متعدد و حرفه ای شدن است.
* آکادمی ها محل مبادله نظامی - مدنی :
آکادمی علوم نظامی (AMS)، با موسسه ملی نوآوری فناوری دفاعی (NIIDT) ، بیش از سایرین ، مکان اصلی تشکیل مبادله بین ارتش و غیرنظامی را تشکیل می دهد. از سال 2017 ، AMS با هشت موسسه تحقیقاتی خود ، بطور مستقیم فرآیند تحول را مدیریت می کند ، شش مورد از آنها با پزشکی نظامی ، مهندسی دفاع ملی ، حقوق نظامی ، مهندسی سیستم ، دفاع شیمیایی و فناوری دفاعی نوآورانه؛ و دو موسسه دیگر به مطالعات کاملاً نظامی گرایش دارند. دولت پکن همچنین همکاری و سرمایه گذاری خصوصی در فن آوری های مورد علاقه ارتش ، با بودجه قابل توجهی ، بدون ایجاد مزاحمت بین بخش ها ، را ترغیب می کند.
این امر موجب شده که دولت آمریکا تعدادی از شرکتهای بزرگ چینی را نظامی اعلام کرده و همکاری با آنها را محدود کند. از جمله شرکت چینی Tencent که وزارت دفاع آمریکا آن را به عنوان یک سازمان نظامی طبقه بندی کرد. شرکت Tencent، که یکی از بزرگترین سرمایهگذاران در صنعت بازیسازی بهشمار میآید، اکنون به همراه شرکت سازنده CATL به لیستی اضافه شده که این شرکتها را به همکاری با ارتش چین متهم میکند.   پیشتر هم در سال ۲۰۲۱، شرکت شیائومی به این لیست اضافه شد .
* نگرانی های آمریکا : یک کارشناس نظامی آمریکایی با اشاره به یافتههای وزارت دفاع آمریکا که در گزارش خود با عنوان «تحولات نظامی و امنیتی مربوط به جمهوری خلق چین در ۲۰۲۴» بیان کرد: «آنها مشغول تقویت شدید زرادخانه تسلیحات هستهای خود هستند. ما انتظار داریم حجم زرادخانه آنها در مدت دست کم پنج سال دیگر تا سال ۲۰۳۰ شامل دست کم ۱۰۰۰ کلاهک شود و به احتمال زیاد از این میزان نیز بیشتر خواهد بود. نیروی دریایی چین به لحاظ عددی حالا از نیروی دریایی آمریکا بزرگتر است. ظرفیت کشتی سازی چین نزدیک به ۲۵۰ برابر آمریکا رسیده است.» در گزارش این کارشناس آمریکایی حوزه تسلیحات به این اشاره شد که چین همچنین با تقویت زرادخانه نیروی موشکی ارتش خود ۵۰ موشک بالستیک قاره پیمای جدید را به آن اضافه کرده که میتوانند قاره آمریکا را هدف بگیرند و تعداد این نوع موشکهای خود را به ۴۰۰ رسانده است. طبق این گزارش ، وزارت دفاع آمریکا ارزیابی میکند چین اکنون ۳۰۰ موشک بالستیک برد متوسط و ۱۰۰ موشک کروز دوربرد را به زرادخانه تسلیحاتی خود اضافه کرده و این زرادخانه همچنین شامل بیش از ۶۰۰ کلاهک هستهای عملیاتی میشود که انتظار میرود این رقم تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۱۰۰۰ برسد. به باور وزارت دفاع ایالات متحده، جمهوری خلق چین زرادخانه اول موشکهای هایپرسونیک جهان را در اختیار دارد؛ و پیشبینی کرده که نیروی دریایی چین که هماکنون بزرگترین نیروی دریایی جهان است و طبق برآوردها ۳۷۰ کشتی و زیردریایی دارد و تلاش دارد تا این رقم را تا سال ۲۰۳۰ به ۴۳۵ برساند.