*روند های آینده آمریکای لاتین*
محسن شاطرزاده
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
*مقدمه*
آمریکای لاتین بهطور سنتی، به مناطقی از آمریکای شمالی ، آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی گفته میشود که در آنها به زبانهای رومی مانند اسپانیایی، پرتغالی و فرانسوی صحبت میشود. مجموع مساحت آمریکای لاتین حدود ۲۰ میلیون کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود ۶۳۰ میلیون نفر است . منابع طبیعی اصلی آمریکای لاتین ؛ طلا ، نقره، مس ، لیتیوم، سنگ آهن، قلع ، بوکسیت ، سنگهای جواهر و نفت و گاز است. برآوردهای کارشناسی نشان میدهد علاوه بر منابع عظیم نفت و گاز ، ۶۵ درصد از ذخایر جهانی لیتیوم، ۴۲ درصد از ذخایر جهانی نقره، ۳۸ درصد از ذخایر جهانی مس و ۲۱ درصد از ذخایر جهانی آهن در منطقه آمریکای لاتین قرار دارد.
آمریکای لاتین به ۲۰ کشورمستقل ( آرژانتین، بولیوی، برزیل ، شیلی ، کلمبیا، کاستاریکا، کوبا ، دومینیکن ،اکوادور ، السالوادور ، گواتمالا ، هندوراس، مکزیک ،نیکاراگوئه ، پاناما ، پاراگوئه ، پرو، اوروگوئه ، ونزوئلا) و چندین واحد سیاسی وابسته تقسیم میشوند . البته پورتوریکو و گوادلوپ هم در شمار کشورهای آمریکای لاتین محسوب میشوند ولی مستقل نیستند . هم اکنون پورتوریکو در اشغال آمریکا و گوادلوپ وابسته به فرانسه است. ضمنا منطقه کاراییب نیز متشکل از ۲۶ کشور جزیرهای جزو کشورهای لاتینی محسوب نمیشود( جزایر آنتیل ، جزایر کیمن ، جمهوری دومینیکن ، هائیتی ، جامائیکا ، جزیره ناواسا ، پورتوریکو ، جزایر لیوارد ، آنگویلا ، آنتیگوا و باربودا ، جزایر ویرجین بریتانیا ، جزیره گوادلوپ ، مونتسرات ، سیبا ، سنت بارثلمی ، سن مرتن در ، جزایر ویرجین ایالات متحده ، سنت کیتس و نویس ، سینت یوستیشس ، جزایر دومینیکا ، مارتینیک ، سنت لوسیا ، سنت وینسنت و گرنادینها ، گرنادا ، ترینیداد و توباگو و باربادوس)
از نظر مساحت و جمعیت ، برزیل بزرگترین کشور آمریکای لاتین است که بیش از ۴۰ درصد خاک آمریکای لاتین و ۷۰ درصد خاک آمریکای جنوبی را پوشانده و جمعیت آن حدود یک سوم جمعیت آمریکای لاتین و بیش از ۶۵ درصد جمعیت آمریکای جنوبی بوده و زبان رسمی آن پرتغالی است. برزیل به تنهایی بیش از ۶۵ درصد جمعیت و مساحت و تولید ناخالص داخلی و کلیه زیربناهای آمریکای جنوبی را دارد . برزیل ششمین اقتصاد بزرگ جهان است. آمریکای لاتین اغلب ایبرو-امریکا (Ibero-America) نیز نامیده میشود، بهاستثنای مناطقِ غالباً هلندی-فرانسوی و قلمروهای انگلیسی زبان. بنابراین کشورهای هائیتی، بلیز، گویان و سورینام ومناطق فرادریایی فرانسه از مجموعه آمریکای لاتین بهشمار نمیآیند ولی پورتوریکو و گوادلوپ معمولا جزو کشورهای آمریکای لاتینً به حساب میآیند.
*جنگهای استقلال آمریکای لاتین :*
جنگهای استقلال آمریکای لاتین ، انقلابهایی بود که در اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن نوزدهم اتفاق افتاد و منجر به ایجاد تعدادی کشور مستقل در آمریکای لاتین شد. این انقلابها به دنبال انقلابهای آمریکا و فرانسه رخ داد و تأثیرات عمیقی بر مستعمرات انگلیسی، اسپانیایی، پرتغالی و فرانسوی در آمریکا داشت. هائیتی، یک مستعمره فرانسوی، اولین کشوری بود که در سالهای ۱۷۹۱ تا ۱۸۰۴ طی جنگهای استقلال طلبانهای که داشت از استعمار فرانسه آزاد شد. اشغال اسپانیا توسط ناپلئون، باعث شد که مهاجران اروپایی اسپانیا در مستعمرههای آمریکایی وفاداری خود به اسپانیا را زیر سؤال ببرند و به جنبشهای استقلال طلبانهای بپیوندند که نزدیک به دو دهه بطول انجامید. همزمان، پادشاهی پرتغال در زمان اشغال فرانسه به برزیل نقل مکان کرد. پس از آنکه دادگاه سلطنتی به لیسبون بازگشت، شاهزاده پدرو ولیعهد پرتغال، در برزیل باقی ماند و در سال ۱۸۲۲، خود را امپراتور یک برزیل تازه و مستقل اعلام کرد. شورش سیزده مستعمره بریتانیا در آمریکای شمالی به دلیل چندین عامل، از جمله مالیات تحمیلی، اعمال سرکوب، و عدم حضور نمایندگی آمریکا در دولت بریتانیا شعلهور شد. جنبشهای استقلال در آمریکای جنوبی را میتوان به شورش بردگان در مزارع شمال این قاره و کارائیب مرتبط کرد. در سال ۱۷۹۱، یک شورش عظیم بردگان در مستعمرههای فرانسه شروع شد. بدنبال این شورش قیام خونین خوزه لئوناردو چیرینو و خوزه کاریداد گونزالس در سال ۱۷۹۵ در ونزوئلا روی داد که از انقلاب هائیتی الهام گرفته بود. پس از چند شورش شکست خورده، مستعمره پرتغالی برزیل اعلام استقلال کرد و توسط پرنس پدرو ولیعهد مرتغال یک امپراتوری محلی مستقل تشکیل شد. جنگ بین برزیلیها و پرتغالیها از فوریه سال ۱۸۲۲، تا نوامبر ۱۸۲۳، زمانی که آخرین پادگان پرتغال تسلیم شد، ادامه یافت. امپراتوری برزیل در کودتای سال ۱۸۸۹ سرنگون شد و حاکمیت به جمهوری تبدیل شد. با جنگهای ناپلئون ؛ بحران مشروعیت سیاسی در اسپانیا موجب واکنش در مستعمرههای برون مرزی اسپانیا شد. اولین کشورهایی که به استقلال دست یافتند؛ مراکز قدیمی قدرت اسپانیا در مکزیک و پرو بودند ولی جزایر کوبا و پورتوریکو دو استثناء بودند و این دو کشور نیز در سال ۱۸۹۸ مستقل شدند. پس از شکست اسپانیا در جنگهای شبه جزیره و به قدرت رسیدن پادشاه فردیناند ؛ استعمار اسپانیا در آرژانتین، بولیوی، پاراگوئه، پرو و اروگوئه کنونی بسیار ضعیف شد. نخبگان محلی، خسته از محدودیتهای مالی اسپانیا و مالیات، این فرصت را به دست آوردند و در انقلاب ماه مه سال ۱۸۱۰، فردیناند پادشاه اسپانیا را حذف کرده و اولین دولت محلی، را تشکیل دادند. ونزوئلا، پرو، پاراگوئه، اروگوئه، مکزیک، اکوادور، کلمبیا، شیلی و بولیوی از دیگر مستعمرههای اسپانیا بودند که یکی پس از دیگری استقلال خود را بدست آوردند.
**آمریکای لاتین حیاط خلوت آمریکا :*
با روی کار بودن نظامیان دست نشانده آمریکا در کشورهای آمریکای لاتین ، برژینسکی و کیسینجر استراتژیستهای مطرح آمریکایی تاکید داشتند آمریکای لاتین حکم حیاط خلوت راهبردی واشنگتن را دارد و از این رو، باید از شکاف بین نسلها در این منطقه در مسیر حذف انگیزه «مقابله با مداخلهگرایی غرب» استفاده کرد؛ خواستهای که هم اکنون با روی کار آمدن حکومتهای چپ گرا در اکثر کشورهای آمریکای لاتین ، شاهد تحقق برعکس آن هستیم. تمرکز آمریکا بر خاورمیانه و حوزه پاسفیک باعث شده است که ایالات متحده آمریکا از منطقه نزدیک به خود غافل شود. تحولات آمریکای لاتین در وضعیت کنونی به هیچ عنوان برای کاخ سفید و شخص رئیس جمهور خوشایند نیست. مقامات آمریکایی معتقدند تا زمانی که چپگرایان در هاوانا، کاراکاس، لاپاز و دیگر مراکز سیاسی آمریکای لاتین قدرت را در دست دارند، امکان استفاده از ظرفیتهای ژئوپلیتیک آمریکای لاتین به سود منافع غرب وجود نخواهد داشت. از این رو تحریمها و تهدیدات کاخ سفید (فارغ از اینکه دموکراتها یا جمهوریخواهان بر سر کار باشند) علیه کشورهای مخالف امپریالیسم آمریکا در آمریکای جنوبی تمامی نداشته است. مقامات آمریکایی و شرکای اروپایی واشنگتن تصور میکردند تحریمها، منجر به فروپاشی شبکه سوسیالیستی شکلگرفته در آمریکای لاتین خواهد شد. مرگ هوگو چاوز و فیدل کاسترو و کودتا در بولیوی علیه اوو مورالس، رئیسجمهور سابق این کشور در دوران ریاستجمهوری ترامپ، امید جریانهای غربگرا در آمریکای جنوبی و مرکزی را درباره حلول روح غربزدگی در کالبد اجتماعی- سیاسی آمریکای لاتین دوچندان کرد. به نظر میرسد این بار نیز محاسبات آمریکا و اتحادیه اروپایی در آمریکای لاتین شکست خورده است. اکنون دیگر نمیتوان صرفا کشورهای ونزوئلا، کوبا، نیکاراگوئه و بولیوی را کانونهای مبارزه با سیاستهای غرب در این منطقه دانست. پرو و شیلی نیز به دیگر اجزای زنجیره سوسیالیسم در آمریکای لاتین تبدیل شدهاند. فراتر از آن، مقامات آمریکایی شدیدا نگران انتخابات ریاستجمهوری برزیل هستند؛ انتخاباتی که میتواند حکم تیر خلاص را به میلیاردها دلار سرمایهگذاری سیاسی و اجتماعی در آمریکای مرکزی و جنوبی داشته باشد. بر اساس نتایج آخرین نظرسنجیهای صورتگرفته، لولا داسیلوا، رئیسجمهوری پیشین سوسیالیست برزیل با کسب ۴۱ درصد آرا در مقابل ژائیر بولسونارو، رئیس دولت کنونی این کشور با ۲۳ درصد آرا در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۲ برزیل پیروز خواهد شد. پیروزی سوسیالیستها در برزیل، ضربه بسیار مهلکی را بر پیکره کاخ سفید وارد خواهد کرد. بدونشک آنچه در گذشته، حال و آینده آمریکای لاتین رخ داده و خواهد داد، مصداق عینی شکست تمامعیار آمریکا در این حوزه جغرافیایی غنی و مهم محسوب میشود. موضوعی که به هیچ وجه برای آمریکا مطلوب نیست. با بررسی میزان نفوذ امروزی واشنگتن در آمریکای لاتین نسبت به گذشته، بخوبی افول ایالات متحده نیز از این منظر قابل لمس است. عدم توانایی آمریکا در مدیریت بحرانها در مناطق مختلف جهان نشان از افول آمریکا از ابرقدرتی دارد.
**آمریکای لاتین و چین :*
«وانگ یی» وزیر امور خارجه چین اعلام میکند که آرزوی مشترک در جهت استقلال و توسعه، رویاهای همسوی چین و آمریکای لاتین را به هم پیوند می زند. وی با اعلام اینکه آمریکای لاتین و کارائیب بر خلاف تصور «حیاط خلوت» آمریکا، سرزمینی سرشار از امید و نشاط است، از همکاری بیشتر با کشورهای این منطقه خبر داد. او میگوید «رویای چینی و رویای آمریکای لاتین ارتباط نزدیکی با هم دارند». رئیس دستگاه دیپلماسی چین در کنفرانس خبری در حاشیه پنجمین جلسه سیزدهمین کنگره ملی مردم در پاسخ به پرسش خبرنگاران یادآور شد که در سال ۲۰۲۱، چین و نیکاراگوئه روابط خود را از سر گرفتند، آرژانتین به طرح «کمربند و جاده» پیوست و روابط چین و آمریکای لاتین در زمینههای مختلف شاهد پیشرفت بود. وانگ یی عزم چین برای نفوذ ژئوپلیتیکی از طریق همکاری با آمریکای لاتین را رد کرد و گفت «آنچه مردم آمریکای لاتین به آن نیازمند هستند، برابری، عدالت و همکاری است، مسائلی که همه در آنها پیروز میشوند و نه سیاست قدرت و آزار و اذیت» . وی تصریح کرد که چین و آمریکای لاتین، هر دو مناطقی در حال توسعه هستند و آرزوی مشترک در جهت استقلال و توسعه، «رویای چینی را با رویای آمریکای لاتین» پیوند نزدیک میدهد. میزان مبادلات تجاری بین چین و آمریکای لاتین در سال ۲۰۲۱ برای نخستین بار از ۴۰۰ میلیارد دلار گذشت و سومین نشست «چین- سلاک» برگزار شد که بر اساس آن، توافقهای جدیدی در جهت تعمیق همکاریهای عملی در حوزههای کلیدی برای سه سال آینده حاصل شد. ارزش کل تجارت بین چین و آمریکای لاتین در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۲۰، ۴۱.۱ درصد افزایش یافت و بر اساس داده های رسمی چین، رکورد جدیدی در معاملات به ارزش ۴۵۱ میلیارد و ۵۹۱ میلیون دلار به ثبت رسید.
**آمریکای لاتین و اروپا :*
غیبت طولانی اروپا در منطقه آمریکای لاتین بهضرر این اتحادیه تمامشده و هم اکنون اروپا بهدنبال جبران مواضع از دست رفته است. اتحادیه اروپا از افزایش نفوذ روسیه و چین در کشورهای آمریکای لاتین؛ منطقهای که وابستگی سیاسی و اقتصادی سنتی به غرب دارد ناخشنود است. از اینرو بروکسل در تلاش برای افزایش مناسبات دیپلماتیک و تجاری خود است تا بتواند جایگاه سابق خود را در این منطقه بهدست آورد. نشریه اسپانیایی «الپایس» از تلاش اروپا برای احیای جایگاه سابق خود در میان ۲۲ کشور آمریکای لاتین و ۲۶ کشور دریای کاراییب پرده برداشته است، آن هم در وضعیتی که اروپا مدتهاست از این مناطق پا پس کشیده و در مقابل روسیه و چین از نظر سیاسی و اقتصادی نفوذ و قدرت زیادی در این مناطق بهدست آوردهاند. اتحادیه اروپا بیش از یک دهه است که از روابط خود با کشورهای آمریکای لاتین غفلت کرده است. آخرین نشست میان سران اروپا و آمریکای لاتین به سال۲۰۱۵ بازمیگردد. از سویی دیگر چین بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ میزان سرمایهگذاری خود در این منطقه را دو برابر کرده است و نخستین یا دومین شریک تجاری مهم کشورهای کارائیبی و آمریکای لاتین به شمار میرود ؛ به این ترتیب چین توانسته خود را جایگزین اروپا کرده و در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، نفوذ آمریکا را تحتتأثیر قرار دهد. سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا که هدایت آن بهعهده جوزپ بورل، نماینده عالی سیاست خارجه و امنیت اروپاست، در گزارش خود به این موضوع اشاره کرده است که ۲۱ کشور آمریکای لاتین به طرح «جاده ابریشم جدید» چین پیوستهاند؛ طرحی که با استفاده از آن چین قصد دارد روابط تجاری خود را در سراسر جهان توسعه دهد. براساس این گزارش، بروکسل تلاش خواهد کرد تا با ایجاد جهش کیفی در روابط و تماسهای خود با آمریکای لاتین، فاصله ایجاد شده را از بین ببرد. در این سند هشدار داده شده که اعتبار اتحادیه اروپا و قدرت و توانایی آن برای اعمال نفوذ در صحنه بینالمللی در خطر است. بورل در آغاز ماموریت خود تصمیم داشت تا حضور و نفوذ اتحادیه اروپا را در آمریکای لاتین تقویت کند. اما این ماموریت ابتدا تحتتأثیر کرونا و سپس جنگ اوکراین قرار گرفت. آغاز جنگ اوکراین نه تنها نشان داد که اروپا میدانهای رقابت زیادی را به چین باخته است، بلکه مشخص شد بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین با واکنش جبههگیری اروپا در برابر روسیه چندان همسو نیستند.
**آمریکای لاتین و ترکیه :*
شمار سفارتهای ترکیه در کشورهای آمریکای لاتین از چهار۶ کشور (مکزیک، برزیل، آرژانتین و شیلی) به ۱۶ سفارت در سراسر آمریکای لاتین و کارائیب افزایش یافته است. به این ترتیب، ترکیه با پیشی گرفتن از آلمان، انگلیس۵ و ایتالیا به ششمین کشور دارای بیشترین تعداد سفارتخانه در سراسر جهان تبدیل شده است. ترکیه همانند روسیه و چین در سالهای اخیر نیم نگاهی به سرمایه گذاری در آمریکای لاتین داشته و آنکارا در سالهای اخیر با اجرای طرحهای جدید اقتصادی در آمریکای لاتین به دنبال تقویت جایگاه خود در این منطقه بوده است. برای عبور از مانع فاصله جغرافیایی هیچ ابزاری بهتر از قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی وجود ندارد و ترکیه به خوبی ازاین عناصر همچون برنامههای تلویزیونی و کمکهای بشردوستانه در سیاست خارجی خود بهره برده است و سیاست «جذب و نه تحمیل» به اصل اولویت ترکیه در آمریکای لاتین تبدیل شده است و به پشتوانه آن توسعه تجارت و همکاریهای اقتصادی رادنبال میکند تا جایی که حجم صادرات ترکیه به آمریکای لاتین به ۱۰ میلیارد دلار رسیده و بیشترین صادرات خود را به ونزوئلا دارد.
**اتحادیه کشورهای آمریکای لاتین :*
رئیس جمهور مکزیک و دیگر رهبران در اجلاسی اعلام کردند که کشورهای آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب باید به دنبال تشکیل بلوکی مانند اتحادیه اروپا باشند تا بتوانند نفوذ "سازمان کشورهای آمریکایی" مستقر در ایالات متحده را در کشورهای خود از بین ببرند. سالهاست که تعدادی از کشورهای چپگرای منطقه آمریکای لاتین که در اجلاس "جامعه کشورهای آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب" شرکت دارند، سازمان کشورهای آمریکایی را خیلی نزدیک به ایالات متحده میبینند به ویژه آنکه این سازمان، کوبا را از کشورهای عضو حذف کرده است. رئیس جمهوری مکزیک گفت که یک نهاد جدید دیپلماتیک میتواند باعث ارتقا و پیشرفت بیشتر اقتصادهای از هم گسسته در منطقه شده و به سازمانی برای مقابله با بحرانهای سلامت تبدیل شود و در این برهه زمانی، "جامعه کشورهای آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب" میتواند به یک ابزار مهم برای تحکیم روابط بین کشورهای حوزه دریای کارائیب و آمریکای لاتین تبدیل شود. ما باید در قاره آمریکا چیزی شبیه به جامعه اقتصادی که آغاز اتحادیه اروپایی کنونی بود، ایجاد کنیم. وی همچنین بر لزوم احترام به حق حاکمیت ملی و پایبندی به سیاستهای غیر مداخله جویانه و حامی توسعه تاکید کرد.
**آمریکای لاتین و انرژی :*
آمریکای لاتین مهمترین منطقه انرژی در قرن بیست و یکم خواهد بود . کشور ونزوئلا با دارا بودن ۳۰۲ میلیارد بشکه ذخایر نفتی (۲۱ درصد ذخایر نفتی جهان) اولین کشور نفتی جهان است و پس از آن عربستان با ۲۵۸ میلیارد بشکه (۱۹ درصد ذخایر نفتی جهان) دومین کشور و ایران با دارا بودن ۲۰۸ میلیارد بشکه (۱۸ درصد ذخایر نفتی جهان) سومین کشور نفتی جهان هستند . برزیل با دارابودن بیش از ۵۰ میلیارد بشکه ذخایر نفت زیر لایه های نمک اقیانوس آرام دومین کشور نفت خیز در آمریکای لاتین پس از ونزوئلا میباشد. شرکت پتروبراس (Petrobras) برزیل بزرگترین شرکت نفتی آمریکای لاتین و سومین شرکت بزرگ نفتی در جهان است که پروژه های متعددی در کشورهای مختلف منجمله در ایران دارد و اولین شرکت در جهان دارنده تکنولوژی استخراج نفت از آبهای عمیق میباشد. پس از پتروبراس شرکت نفت ونزوئلا PDVSA بزرگترین شرکت نفتی آمریکای جنوبی بوده و مالک پالایشگاههای متعددی در ونزوئلا و آمریکا است و هم اکنون سه پالایشگاه آن کشور با حضور متخصصان نفتی کشورمان در حال بازسازی است. از نظر منابع گازی ، کشور ونزوئلا با دارا بودن ۵۸ درصد ذخایر گازی ، بزرگترین ذخایر گاز آمریکای لاتین را دارا است هرچند که هنوز صادر کننده گاز نیست پس از آن کشور بولیوی با ۱۲ درصد ذخایر دارنده دومین ذخایر گاز آمریکای لاتین بوده و اولین کشور صادر کننده گاز در آمریکای لاتین است که ۶۰ درصد گاز آن به برزیل و ۴۰ درصد گاز آن به آرژانتین صادر میشود. پس از بولیوی کشور آرژانتین با دارابودن ۱۱ درصد ذخایر گاز سومین کشور گازی آمریکای جنوبی است. علاوه بر سه کشور ونزوئلا و بولیوی و آرژانتین ، کشورهای کلمبیا و پرو و اکوادور و شیلی و ترینیداد و توباگو هم دارای ذخایر گاز هستند. سه کشور ونزوئلا و بولیوی و آرژانتین پایه گذار تشکیل سازمان کشورهای تولیدکننده و صادر کننده گاز آمریکای جنوبی (اوپگاسور) هستند. سازمان کشورهای تولیدکننده و صادرکننده گاز آمریکای جنوبی (اوپگاسور) درصدد اعمال حاکمیت مردم آمریکای جنوبی بر منابع گاز و ارزشگذاری بهتر منابع طبیعی و نیز تبادل فناوری و تجارب خواهد بود. این سازمان همچنین برای صنعتیسازی (منابع) گاز و سرمایهگذاری مشترک در بخش انرژی اقدام خواهد کرد. بزرگترین خط لوله گاز به طول بیش از ۳۰۰۰ کیلیومتر با بودجهای بیش از ۲ میلیارد دلاراز بولیوی به برزیل در حال اجرا است . علاوه بر این منابع گاز بزرگی در جنگلهای آمازون وجود دارد که برزیل در حال انتقال این منابع گازی با لوله به مرکز برزیل میباشد . مصرف اصلی گاز در برزیل برای خوراک و به عنوان مواد اولیه پتروشیمی های تحت پوشش کمپانی براسکم (Braskem) برزیل میباشد . شرکت براسکم بزرگترین شرکت پتروشیمی آمریکای لاتین و هفتمین شرکت بزرگ پتروشیمی جهان می باشد که تولیدات متنوع محصولات پتروشیمی دارد. وزیر نفت برزیل در خلال سالهای گذشته ، دو سفر در دولت قبل به ایران داشته و مذاکراتی با آقای زنگنه وزیر نفت ایران انجام داده مبنی بر مشارکت ایران در پالایشگاههای برزیل و تامین خوراک آنها در قبال اخذ سهام پالایشگاههای برزیل که متاسفانه از طرف وزیر نفت ایران قبول نمیشود ولی کماکان مقامات برزیلی خواهان مشارکت ایران در پالایشگاههای برزیل خصوصا پالایشگاه پرنامبوکو هستند. از طرفی نیازمندی ایران به تکنولوژی برزیلی شرکت پتروبراس برای استخراج نفت از آبهای عمیق ضرورت همکاری دو کشور را دو چندان میکند.
**آمریکای لاتین و منابع طبیعی :*
آمازون نام بزرگترین جنگل بارانی جهان است که در شمال آمریکای جنوبی قرار گرفته و بیشتر آن در خاک برزیل و پرو جای دارد. بیش از نیمی از همه جنگلهای بارانی باقیمانده در جهان در آمازون قرار دارد. مساحت جنگلهای آمازون ۵٫۵ میلیون کیلومتر مربع است که بین ۹ کشور تقسیم شدهاست. این منطقهٔ جنگلی که تماماً از درختان پهنبرگ تشکیل شده و رودخانهٔ آمازون نیز از میان آن میگذرد، بخشهایی از کشورهای برزیل (۶۰درصد)، پرو (۱۳٪)، کلمبیا (۹٪)، ونزوئلا(۵٪) ، بولیوی (۵٪)، گویان (۳٪)، سورینام (۲٪)، اکوادور (۱٫۵٪) و گویان فرانسه (۱٫۵٪) را در برمیگیرد. جنگل آمازون نامزد قرار گرفتن در فهرست عجایب هفتگانه جدید است. بیشتر مساحت جنگلهای آمازون در حوضه آبریز رود آمازون واقع شدهاست. این حوضه آبریز بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ میلیون سال پیش در دوران دیرینه زیستی شکل گرفتهاست. اهمیت جنگل آمازون در تنوع زیستی گونههای گیاهی و جانوری آن، و همچنین در نقش مهم این جنگل در جذب گاز کربن دیاکسید از هوا و تولید اکسیژن به جای آن است. جنگل آمازون نزدیک به نیمی از اکسیژن جو زمین را تولید میکند. از جنگلهای آمازون به عنوان بزرگترین میراث طبیعی جهان یاد میشود و برخی آن را «ریههای کره زمین» مینامند. مطالعات نشان میدهد که در جنگل هاي آمازون 390 ميليارد اصله درخت در 16 هزار گونه مختلف وجود دارد. جنگلهای آمازون علاوه بر گنجینه عظیم زیست محیطی ؛ دارای منابع عظیم و بی شمار طلا و الماس و نفت و گاز و آبهای شیرین می باشد . به دلیل اهمیت زیاد جنگلهای آمازون ، آمریکا و کشورهای غربی پیگیر بین المللی کردن آمازون و خارج کردن آن از دست برزیل و پرو و ونزوئلا و کلمبیا هستند که با مخالفت سرسختانه این کشورها خصوصا برزیل روبرو شده است. به پشتوانه جنگلهای آمازون ؛ برزیل بزرگترین تولید کننده و صادرکننده کاغذ و خمیر کاغذ در جهان میباشد.
**آمریکای لاتین ؛ مرکز تولید غذای جهان :*
منطقه آمریکای لاتین در قیاس با سایر مناطق جهان سرشار از ثروتهای طبیعی و منابع مادی است این منطقه از ۲۵ درصد از زمینهای جنگلی و زراعی قابل کشت جهان و ۳۰ درصد از آب شیرین موجود در جهان برخوردار است، علاوه بر این، ۶ کشور از ۱۷ کشوری که در جهان از نظر بیولوژیکی بسیار متنوع هستند و ۱۳ کشور از ۱۵ کشوری که بیشترین تولیدات معدنی را دارند، در این منطقه قرار دارند. بر اساس گزارش فائو سازمان خوار و بار سازمان ملل ، در سال ۲۰۲۵ حداقل ۴۵ درصد مواد غدایی صادراتی از برزیل خواهد بود . برزیل و آرژانتین بزرگترین صادر کنندگان مواد غذایی در جهان هستند . فقط برزیل با دارا بودن ۴۰۰ هزار هکتار زمین کشاورزی و ۳۷۰ میلیون راس گاو و دو میلیون هکتار جنگل و متوسط بارندگی ۲۵۰۰ میلیمتر ؛ اولین صادر کننده گوشت در جهان و اولین صادر کننده سویا و ذرت و شکر و اتانول در جهان است. بیشترین حجم آبهای شیرین دنیا در برزیل قرار دارد و این کشور بهشت کشاورزی جهان شده است . مجموع تولیدات کشاورزی برزیل بالغ بر ۱۲۷۰ میلیون تن میباشد. از مجموع ۴۰۰ میلیون هکتار زمین کشاورزی برزیل ، ۳۰۰ میلیون هکتار زیر کشت قرار دارد و برای آباد کردن مابقی ۱۰۰ میلیون هکتار زمین کشاورزی در برزیل تسهیلات عدیدهای در اختیار فعالان بخش کشاورزی اعم از برزیلی و یا افراد و شرکتهای خارجی قرار میگیرد و عملا برزیل بهترین کشور برای کشت فراسرزمینی در سطح جهان شده و کشورهای مختلفی اعم از چین و ژاپن و آمریکا و عربستان میلیونها هکتار زمین کشاورزی در اختیار داشته و به تولید و صادرات محصولات کشاورزی پرداخته اند.
**آمریکای لاتین و حضور فلسطینیان و عرب تبارها و مسلمانان :*
عمده مسلمانان آمریکای لاتین در برزیل و آرژانتین زندگی میکنند. گویان، سورینام و ترینیداد و توباگو هم سه کشوری هستند که جمعیت مسلمانان آن نسبت به بقیه کشورها زیاد است و مسلمانان حضور جدی در عرصههای مختلف این کشورها دارند. در دیگر کشورهای منطقه نیز مسلمانان حضور دارند و جزو اقلیتهای مذهبی آن کشورها محسوب میشوند. در ونزوئلا و شیلی اکثر عرب تبارها فلسطینی و در برزیل لبنانی ها و در آرژانتین اهل سوریه هستند. در شیلی حدود ۵۵۰ هزار فلسطینی زندگی میکنند که بزرگترین جامعه فلسطینیان در خارج از منطقه خاورمیانه به شمار میآیند، اگرچه آنها مسیحی هستند ولی در بین آنها مسلمان هم وجود دارد. بسیاری از سیاستمداران و مقامات عالی رتبه بیشتر کشورهای امریکای لاتین تبعه کشورهای مختلف عربی هستند. جمعیت اتباع عربی از امریکای مرکزی تا امریکای جنوبی و حوزه کارائیب در حدود 45 میلیون نفر تخمین زده می شود. فقط در کشور برزیل بیش از ۱۳ میلیون نفر عرب لبنانی تبار و سوری تبار حضور دارند که بیش از ۳ میلیون نفر آنها مسلمان هستند و معمولا بیش از ۴۰ نماینده عرب تبار در پارلمان برزیل حضور دارند. عرب تبارها حضور و نفوذ زیادی در بخش تجارت و بخش درمان خصوصا در برزیل دارند. کشورهای آمریکای لاتین در طول تاریخ همواره حمایت و پشتیبانی خود را از مردم فلسطین نشان دادهاند. «دیگو کارسیا»، نویسنده اهل پرو، در روزنامه «ال پاییس» مینویسد «آمریکای لاتین در لحظات مهم تاریخی از مردم فلسطین حمایت کرده است.» یکی از دلایل عمده لحن بیمحابای انتقاد از اسرائیل در کشورهای آمریکای لاتین، استقلال نسبتا نوظهور آمریکای لاتین از سیاست خارجی آمریکا است. اکثریت کشورهای این قاره، از توهین به همسایه شمالی خود [آمریکا] واهمهای ندارند. کشورهای آمریکای لاتین، در مورد مسئله فلسطین ، همانند بسیاری از مسائل سیاست خارجی دیگر، موضع مستقل خود را اتخاذ کردهاند. امروزه جنبشهای ضدسلطه، سازمانهای جدید منطقهای مانند اتحادیه کشورهای آمریکای جنوبی و جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای جزایر کارائیب که آمریکا را شامل نمیشوند، در کنار یکدیگر، صدایی بانفوذ از آمریکای لاتین را به وجود آوردهاند. این حقیقت که آمریکای لاتین با وجود اقتصادهای در حال ظهور، داشتن یک عضو بریکس و نرخ رشد اقتصادی بالا به یکی از پویاترین مناطق اقتصادی تبدیل شده است نیز در این مسئله بیتاثیر نبوده است. کشورهای آمریکای جنوبی مرزهای تاریخی و ایدئولوژیکی را که هرگونه انتقاد از اسرائیل را به عنوان حملهای به حق موجودیت و توهین به آمریکا برابر میدانست، شکسته و بر اساس حقوق بشر و قوانین بینالمللی رفتار کردهاند. پیام دوگانه آمریکای لاتین از اقدامات ضد اسراییلی و در حمایت از فلسطین این بوده که: آمریکای لاتین از مردم فلسطین حمایت میکند و اینکه دیگر حاضر نیست به دولت آمریکا ادای احترام کند. آمریکای لاتین شاید نتواند دولت آمریکا را به انزوا بکشاند اما توانسته دولتی متمرد و سلطهگر را تحقیر سازد. جمعیت عرب تبار کشورهای آمریکای لاتین نفوذ و تاثیر به سزایی در سیاستهای کشورهای خاورمیانهای دارند و دستگاه سیاست خارجی ایران به خوبی میتواند با برقراری ارتباطات نزدیکتر با این جماعت، سیاستهای خاورمیانهای خود را با استفاده از ظرفیت عرب تبارهای مقیم آمریکای لاتین دنبال کند.
**آمریکای لاتین و ایران :*
علیرغم وجود امکانات وسیع برای افزایش چشمگیر سطح همکاریهای اقتصادی ایران با کشورهای آمریکای لاتین، این ضرورت همواره در دولتهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به درجات متفاوت مورد غفلت واقع شده است . روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی در دولتهای مختلف با فراز و فرودهایی همراه بوده که اوج آن را در دولت نهم و دهم در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ شاهد بودیم. ایران در خلال آن سال ها، در روابط اقتصادی خود با کشورهای آمریکای لاتین به متنوع سازی شرکای اقتصادی و بازرگانی خود پرداخت و توانست ده ها توافقتنامه تجاری با این کشورها به امضا برساند که در این زمینه می توان به همکاریهای وسیع اعم از ساخت دهها هزار واحد مسکونی، همکاریهای آب و برق، تاسیس کارخانه مونتاژ خودرو و کارخانه سیمان، کارخانجات لبنیات و آرد ، کارخانه تولید تراکتور و تولید پهپاد ، تولید دارو و گسترش همکاری ها در عرصه های معدنی و نفتی و صنعتی و پزشکی در کشورهای ونزوئلا و کوبا و بولیوی و نیکاراگوئه اشاره کرد . این روابط در دولتهای یازدهم و دوازدهم با توجه به نوع نگاه این دولت و تغییر اولویت های آن از جمله موضوع حل پرونده ی هسته ای ایران و موضوع برجام با عمق کمتری ادامه یافت و بیشتر در سطح برخی از رفت و آمدهای دیپلماتیک باقی ماند. بعد از قطع رابطه ایران با آمریکا در سالهای ادلیه انقلاب اسلامی و نیز با تحت تأثیر قرار گرفتن روابط ایران و کشورهای غربی، مانند انگلیس و کشورهای مشترک المنافع مانند زلاندنو، استرالیا و کانادا ؛ ایران برای تأمین مایحتاج کشاورزی، بیشتر به کشورهای جهان سوم، بخصوص آمریکای لاتین سوق پیدا کرد که اوج آن در سال های اولیه ی انقلاب اسلامی تا سال های ۱۳۷۴ و ۱۳۷۵ شمسی بود. ایران در آن زمان روابط تجاری گسترده ای با آرژانتین داشت، که حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون دلاربوده و حتی به یک میلیارد دلار رسید و بعد از آن برزیل دومین طرف تجاری ایران در آمریکای لاتین بود . تا اینکه روابط با آرژانتین دست خوش مسائل سیاسی شد و روابط تجاری ایران و آرژانتین به سمت صفر میل پیدا کرد و بدین ترتیب، روابط تجاری ایران و برزیل گسترش یافت و برزیل جایگزین آرژانتین شد تا جایی که امروز برزیل با حجم تجارت دو و نیم میلیارد دلار با ایران به اولین و بزرگترین شریک تجاری ایران در قاره آمریکا نبدیل شده است . از منظر سیاسی ، تشابهات زیادی بين ايران و آمريکاي لاتين در موضوعاتی از قبيل نفي استکبار، اجرای عدالت اجتماعی و مبارزه با ظلم و ستم ، مبارزه با فقر و محرومیت ، نفي هژموني آمريکا و عدم قبول حق وتو در شورای امنیت باعث شد تا ايران و اکثر کشورهای آمريکاي لاتين در مجامع بين المللي به حمايت از يکديگر عمل کنند. آمريکا تلاش فراواني براي همسوکردن کشورهاي آمريکاي لاتين در فشار عليه برنامه هسته اي ايران انجام داد. اما آنچه اتفاق افتاد اين بود که اکثر کشورهاي آمريکاي لاتين به دفعات يا در قالب گروه آلبا و جنبش عدم تعهد، با ارائه بيانيه يا در قالب کشورهاي مستقل و عضو شوراي امنيت، راي موافق در حمايت از برنامه هسته اي ايران صادر کردند. به نظر مي رسد کشورهاي آمريکاي لاتين به اين موضوع واقف هستند که علت مخالفت آمريکا با جمهوري اسلامي ايران، کاملا سياسي و در راستاي منافع ملي ايالات متحده است و رفتار آمريکا با کشورهاي آمريکاي لاتين نيز از همين جنس است. آمریکا از نفوذ ایران در این منطقه مکرراً ابراز نگرانی نموده و به کشورهای این منطقه دربارهٔ تحکیم روابط با ایران هشدار داده است. **اتحادیه مرکوسور:* بازار مشترک کشورهای آمریکای جنوبی (مرکوسور) ، تعدادی از کشورهای آمریکای لاتین را در بر میگیرد. مرکوسور در ماه مارس ۱۹۹۱ با امضای پیمان آسونسیون در پایتخت پاراگوئه میان کشورهای جمهوری فدرال برزیل، جمهوری آرژانتین، جمهوری پاراگوئه، ونزوئلا و جمهوری اروگوئه پایهگذاری شد. در حال حاضر مرکوسور شش عضو اصلی دارد که آخرین آن ونزوئلاست که در سال ۲۰۰۵ به عضویت کامل سازمان پذیرفته شدهاست . این منطقهٔ تجارت آزاد را میتوان بخش عمده و اصلی آمریکای جنوبی به ویژه در زمینه اقتصادی بشمار آورد. هدف مرکوسور آسان سازی بازرگانی و همچنین تسهیل جریان کالا، پول و افراد میاد کشورهای عضو است. مرکوسور و «جامعه کشورهای حاشیه آند» دو اتحادیه گمرکی هستند . هدف دیگر مرکوسور ایجاد یکپارچگی ساختاری در آمریکای جنوبی است که از حمایت بانک بین آمریکایی توسعه و شرکت توسعه آند نیز برخوردار است. مرکوسور طرحهای یکپارچگی ساختاری را با ساخت بزرگراه بین اقیانوسی آغاز کردهاست. این بزرگراه با هدف مرتبط ساختن کشورهای واقع در سواحل اقیانوس آرام، به ویژه شیلی و پرو با برزیل وآرژانتین در اقیانوس اطلس ساخته میشود. اولین بخش این طرح میان پرو وبرزیل اجرا شد.
**جمعبندی و پیشنهادات برای دستگاه سیاست خارجی ایران در آمریکای لاتین:*
۱- مجموعه کشورهای آمریکای لاتین یک فرصت استثنایی بوده و دارای ظرفیتهای بکر زیادی است که جمهوری اسلامی ایران با تدوین یک نقشه راه حداقل ۱۵ ساله باید بتواند بخوبی از آن استفاده کند لذا ضرورت تهیه و تصویب یک دکترین و سند راهبردی بلند مدت برای توسعه روابط با کشورهای آمریکای لاتین خصوصا کشورهای برزیل و ونزوئلا و مکزیک و کوبا و بولیوی و کلمبیا و حتی آرژانتین ضروری است.
۲- توسعه روابط با کشورهای آمریکای لاتین خصوصا برزیل در راستای منافع ملی کشورمان است . تامین بیش از ۸۰ درصد از مواد غذایی و کالای اساسی کشورمان از برزیل و آرژانتین و اروگوئه اقتضا میکند که منافع ملی ایران در راستای توسعه روابط با آمریکای لاتین خصوصا برزیل تعریف شود.
۳- ظرفیتهای عظیم انرژی و نفت و گاز در آمریکای لاتین اقتضا میکند که دیپلماسی انرژی با کشورهای آمریکای لاتین خصوصا ونزوئلا و برزیل و بولیوی و مکزیک و اکوادور فعال شود . پیشنهاد میشود وزیر محترم امور خارجه یک نفر دستیار ویژه در امور انرژی علاوه بر معاون اقتصادی وزارتخانه منصوب نموده و با اختیارات تام این مهم را به انجام رساند.
۴- حجم زیاد کار با کشورهای آمریکای لاتین و دوری این کشورها از مرکز باعث کندی کارها و تاخیر در تصمیمات اجرایی میشود . پیشنهاد میشود یک نفر به عنوان وزیر مختار (یا نماینده ویژه و تام الاختیار) از طرف دولت ایران در آمریکای لاتین منصوب شود تا هماهنگی سفارتخانه های کشورمان در این منطقه و اتخاذ تصمیمات با سرعت عمل بیشتری انجام شود.
۵- با توجه به محدودیتهای منابع آب و خاک در کشورمان و وجود ظرفیتهای عظیم کشاورزی و میلیونها هکتار زمین کشاورزی حاصلخیز ضرورت دارد که پروژه کشت فراسرزمینی در آمریکای لاتین در کانون توجه دولت و وزارت خارجه و وزارت جهاد کشاورزی قرار بگیرد.
۶- با توجه به حجم عظیم مبادلات تجاری در اتحادیه اقتصادی مرکوسور و سیاستهای آتی کشورهای آمریکای لاتین در توسعه مرکوسور ؛ این اتحادیه تبدیل به یک مجموعه اقتصادی مهم و تاثیر گذار جهانی خواهد شد . پیشنهاد میشود ایران درخواست عضویت به عنوان عضو ناظر در این اتحادیه و پس از از آن عضویت کامل را بنماید.
۷- حضور شرکتهای بزرگ ایرانی خصوصا در حوزههای انرژی و زیربنایی میتواند نقش مهمی در صادرات خدمات فنی و مهندسی به این منطقه مهم جهان داشته باشد . اهتمام به این امر ضرورت دارد.
۸- پیشنهاد میشود مدل توسعه روابط با کشورهای آمریکای لاتین بر مبنای اولویت دیپلماسی اقتصادی و بهره گیری از دیپلماسی عمومی باشد . قطعا بهره سیاسی هم در پرتو همکاریهای اقتصادی و علمی و تکنولوژیکی و صنعتی بدست خواهد آمد.
۸- توسعه روابط علمی و دانشگاهی و تبادل استاد و دانشجو و ارتباطات دانشگاهی و انجمنهای تخصصی خصوصا در حوزه های مربوط به دانشهای نوین و پیشرفته و پارکهای تکنولوژی از مزیتهای کشورمان است که به خوبی قابل ارائه به طرفهای لاتینی خواهد بود.