دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۴

دکتر محسن شاطرزاده

مدیرعامل شرکت فن آوران انرژی پاک مجری اولین نیروگاه 100 مگاواتی بادی در شهرستان خواف استان خراسان


عضو هیات علمی ؛ استادیار

English Version

یادداشت هفته - دکتر شاطرزاده

دل بی‌قرار خلقت : تلاطمات و ابتلائات
  • ۱۳۹۹/۲/۱۲ - ۰۲:۱۹
  • توسط محسن شاطرزاده

دل بی‌قرار خلقت : تلاطمات و ابتلائات

 

 

محسن شاطرزاده

۲۸ اسفند ۱۳۹۸ تهران

 

روزهای پایانی سال ۱۳۹۸ را با حوادث متراکم و تلاطمات عجیب و ابتلائات سنگین الهی به سر می‌بریم. سالی که با سیلهای سهمگین در چهار گوشه کشور شروع شد و با همه گیری ویروسی منحوس در تمام نقاط کشور و سراسر جهان در حال اتمام است . سوالات زیادی از چرایی این حوادث در اذهان موج می‌زند و گزاره های زیر پاسخی بر این چرایی است . هرچند که این پاسخ فقط یک ظن و گمان و قابل نقد است اما باور نگارنده بر آن است که همه این حوادث مقدمه‌ای بر یک حادثه بزرگتر در آینده نزدیک است . ۱- شهادت سردار رشید اسلام بزرگترین حادثه سال ۹۸ است . شهادت این سردار به دستور مستقیم خبیث ترین و شقی‌ترین افراد روی زمین ؛ نشان از استیصال و ناتوانی جبهه کفر و استکبار بر علیه جبهه حق داشت . ۲- دشمن تصور می‌کرد که با ازمیان برداشتن سردار سلیمانی روی آسایش می‌بیند اما غافل از این بود که طوفانی به پا خواهد شد که طومارش را خواهد پیچید. ۳- تشییع جنازه بی‌نظیر و استثنایی حاج قاسم در شهرهای ایران و عراق همه محاسبات دشمن را بهم ریخت . خداوند اراده کرده است که انتقام خون این شهید مظلوم و والامقام را خودش بگیرد . جوشش مردمی از زمین و زمان اعجاب همگان را برانگیخته بود . این جوشش نتیجه اخلاص آن شهید مظلوم والا مقام بود که خونخواهی‌اش را خود خداوند برعهده گرفته بود. ۴- در حادثه سهمگین شهادت سردار رشید اسلام ؛ مقام معظم رهبری برای تسلیت به خانواده ایشان دو بار در منزل این شهید سرافراز حضور پیدا می‌کنند . بار اول بی‌قراری خانواده و خصوصا دختر دلبند سردار پایان نمی‌یابد و در مرتبه دوم بشارتی از حضرت آقا دریافت می‌کنند که آرام می شوند و آن بشارت این بود که : سردار شهید یکی از یاران خاص حضرت ولی عصر بوده و در آخرالزمان همراه ایشان بازخواهد گشت. ۵- شهید سلیمانی نفس زکیه بود . شهادتش قلب امام زمان را به درد آورد. دنیا را بی‌قرارکرد . خواب و آرامش را از مستکبرین گرفت . حضرت حق خودش عهده دار انتقام خون مظلوم شده است و بد انتقامی از شیاطین خواهد گرفت . این حوادث بی‌نظیر و تلاطمات تا نابودی شیاطین ادامه خواهد داشت. ۶- بدون شک شهادت سردار سلیمانی گواهی بر نزدیکی ظهور است . سردار سلیمانی نمونه واقعی برای انتظار ظهور امام زمان بود و شهادت این سردار ثلمه بزرگی بر جهان اسلام و جبهه حق بود. ۷- بعد از شهادت این سردار جهان آرامش ندارد . هر روز شاهد یک حادثه جدید هستیم تا به امروز که این ویروس منحوس ظاهر شده است . جهان خلقت هر روز در تلاطم است چرا که امام زمان داغدار است . قلب امام زمان به درد آمده است . ۸- باید برای تسکین غم حضرت بقیه‌الله اقدام کرد . باید برای سلامتی حضرتش صدقه داد و قربانی کرد . باید زمینه های ظهور را بیش از پیش مهیا نمود . ۹- دنیا در حال زایش است . این درد زایمان سخت است و باید تحمل کرد . باید صبور بود و صبر بر این بلایا و ابتلائات اجر و پاداش اخروی دارد . این حوادث بشارتی بر حادثه بزرگی است که وقوع آن نزدیک است . باید همه خود را مهیای آن حادثه بزرگ کنند . ظهور نزدیک نزدیک است و امتی که در انتظار مصلح به سر می‌برد خود باید صالح باشد. الیس الصبح بقریب

دوم اسفند ۱۳۹۸ ؛ نقطه عطف انقلاب اسلامی و شروعی بر گام دوم
  • ۱۳۹۹/۲/۱۲ - ۰۲:۱۰
  • توسط محسن شاطرزاده

دوم اسفند ۱۳۹۸ ؛ نقطه عطف انقلاب اسلامی ایران

و شروعی بر گام دوم

محسن شاطرزاده

۲۷ بهمن ۱۳۹۸ تهران

 

* مردم عزیز و شریف ایران ؛ این روزها ایران ما حال خوشی ندارد؛ - تولید از بین رفته و رکود و بیکاری افزایش یافته است ؛ - تورم لجام گسیخته به بالاترین حد خود در ۵۰ سال گذشته رسیده است ؛ - فساد دولتی و ناهنجاریهای اقتصادی رکورد شکسته است ؛ - بی تدبیری و بی برنامگی و فساد و جاسوسی در دولتی فرتوت و پیر و خسته موج می زند ؛ - یاس و نا امیدی از عملکرد دولتی ناتوان فراگیر شده است ؛ - معیشت مردم سخت شده است و روز به روز نگرانی‌ها افزایش می یابد ؛ - لبخند و شادمانی و نشاط از مردم گرفته شده است ؛ - غرور و افتخارات ملی خصوصا دستاوردهای هسته‌ای و فضایی از بین رفته است ؛ - ناکارآمدی و بی‌تدبیری در دولت و مجلس به حد اعلای خود رسیده ؛ - ودشمن غدار و خصم کفتار هوس ویران کردن این مرز و بوم را کرده است ؛ - و همه اینها دستاورد دولتی ناتوان و اشرافیت زده و وابسته به غرب بود که قول داده بود با تکیه به کدخدا هم چرخ معیشت بچرخد و هم چرخ سانتریفوژ ؛ اما امروز نه چرخ معیشت می چرخد و نه چرخ سانتریفوژ. .**..... ولی ایران عزیز و نظام مقتدر اسلامی به سان پیکر تنومندی که یک بازوی آن از کار افتاده و ناتوان شده و به فساد گراییده ؛ عزم احیای بازوی ناتوان خود در دولت و مجلس را کرده است. - ایران ما ثروتمند است. - ایران ما قدرتمند است . - ایران ما پر از جوانان غیور و هوشمند است . - ایران ما مشحون از نعمت و ثروت است. - ولی دولتی داریم که در جایگاه بازوی اجرایی نظام ؛ به فساد گراییده و ضعیف وعلیل و ناتوان شده است. - مجلسی داریم که بسیاری از نمایندگانش بجای وکیل‌المله بودن ؛ وکیل الدوله شده اند و دهها نفر از آنها در همکاری با دولت به فساد آلوده شده اند و از راهیابی به دور بعد باز مانده اند. *** اما هنوز جای امیدواری زیادی هست . امام راحل فرمود اگر می‌خواهید کشور اصلاح شود باید سراغ مجلس بروید و اصلاحات را از مجلس شروع کنید . - و امروز در گام دوم انقلاب اسلامی قیام می ‌کنیم تا ریشه های گندیده فساد را از درون مجلس ودولت بیرون ریخته و عطر انقلاب و شهیدان را درآنجا بیفشانیم . - تا دوباره ایرانی قوی؛ سرفراز ؛ شاد ؛ مقتدر و سربلند داشته باشیم . - تا فقر و فساد و تبعیض را ریشه کن کنیم. - تا جرثومه های وابسته به کدخدا را به زباله دان تاریخ بریزیم. - تا ایرانی در تراز انقلاب اسلامی‌بسازیم که الگوی حق جویان جهان شود . پس همه به پیش برای انتخابی انقلابی و ایجاد مجلسی در شان جمهوری اسلامی‌ ایران ؛ شاد و سربلند باشید ؛ دیدار در صفهای فشرده و افتخار آمیز در روز جمعه دوم اسفند ۱۳۹۸ دکتر محسن شاطرزاده داوطلب نمایندگی یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه تهران ؛ ری ؛‌ شمیرانات ؛ اسلامشهر و پردیس کد انتخاباتی  ۵۵۷۱

شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی : شکست در برابر آزمون شایسته سالاری
  • ۱۳۹۹/۲/۱۲ - ۰۲:۰۶
  • توسط محسن شاطرزاده

شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی : شکست در برابر آزمون شایسته سالاری

محسن شاطرزاده

۵ بهمن ۱۳۹۸ تهران

تشکیل شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در ماههای گذشته بارقه های امید را در دل جوانان و دلسوزان انقلاب زنده کرد و امیدهای زیادی بوجود آمد تا تجربه های تلخ قبلی در جبهه اصولگرایان و تحمیل رای و نظر قیم مآبان و سهم خواهان تکرار نشود . نگارنده این سطور در یادداشتی در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۸ نسبت به برخی نگرانی ها هشدار داده و بر رعایت شایسته سالاری تاکید کرده بود. هرچند فرآیندهای طراحی شده در شورای ائتلاف امید انتخاب افراد شایسته را زیاد می کرد ولی رفته رفته و با نزدیک شدن به زمان انتخابات ؛ فشارهای متعدد باعث شد که شورای ائتلاف از معیار شایسته سالاری عدول کرده و تسلیم سهم خواهی ها شده و عملا لیست ۳۰ نفره تهران را در ۴ دسته تقسیم کند و عملا خط بطلانی بر معیار شایسته سالاری بکشد : ۱- سهم صنفی : تعداد ۴ نفر روحانی ۲- سهم جنسیتی : تعداد ۶ نفر بانوان منقسم به ۳ نفر زیر ۵۰ سال و ۳ نفر بالای ۵۰ سال ۳- سهم نام آشنا بودن : تعداد ۱۰ نفر از صاحب منصبان قبلی و موجود که نامشان در رسانه ها بیشتر به چشم آمده بود . ۴- سهم جوانان : تعداد ۱۰ نفر و بدینگونه شورای ائتلاف خطای فاحش سهم خواهی را تایید کرده و بر معیار شایسته سالاری پشت پا زد. تغییرات مکرر در فرآیند طراحی شده اولیه برای انتخاب افراد و تسلیم فشار سهم خواهان شدن عملا شایسته سالاری را به محاق برد و امیدهای زیادی را از بین برد . برای انتخاب لیست ۱۲۰ نفره بنابود هیچ تبعیضی نباشد و همه کاندیداها ارزیابی شوند ولی به ناگاه اعلام شد که روحانیون و تعداد ۸۵ نفر از افراد نام آشنا ( که هیچ معیاری برای نام آشنایی و صلاحیت آنها تاکنون اعلام نشده است) استثنا شده و بدون شرکت در مراحل ارزیابی و مصاحبه مستقیما به مرحله بعدی راه پیدا می کنند و مابقی افراد مورد ارزیابی و مصاحبه قرار می گیرند . براساس فرآیند بنا بود ۱۲۰ نفر حسب بالاترین امتیازات اکتسابی انتخاب شوند ولی با استثنا شدن روحانیون و افراد نام آشنا این تعداد به ۱۵۹ نفر رسید و حیرت ناظرین را دوچندان کرد . هم اکنون در فرآیند انتخاب ۶۰ نفر ابهامات زیادی وجود دارد که نتوانسته به اعتمادسازی دغدغه مندان و دلسوزان انقلاب کمک کند و کماکان فضای شک و تردید نسبت به خروجی نهایی لیست شورای ائتلاف وجود دارد خصوصا اینکه هر روز معیار جدیدی برای مکانیزم انتخاب ۳۰ نفر نهایی از میان ۶۰ نفر اعلام می شود و همین ابهامات بر نگرانی ها و کاهش شور و شوق جوانان انقلابی و تقویت حدس و گمانها مبنی بر مهندسی لیست انتخاباتی و عدم رعایت شایسته سالاری افزوده است . قطعا اگر معیار شایسته سالاری بطور قاطع و بدور از هرگونه تعارفات و رودر بایستی ها رعایت می شد نتیجه و خروجی لیست ۳۰ نفره می توانست اجماع خوبی در جامعه و در میان تیروهای وفادار به انقلاب ایجاد کند ولی هم اکنون سهم خواهی ها و تقسیم لیست انتخابات به چهار سهمیه عملا شائبه تبعیض را تقویت کرده و اعتماد عمومی به این لیست را کمرنگ خواهد کرد و در نتیجه خوف آن می رود که بار دیگر اصولگرایان به خود ببازند و پیروزی در انتخابات را به شکستی دیگر تبدیل کنند . در صورت چنین اتفاق سختی ؛ اصولگرایان باید برای همیشه تاریخ خود را ملامت کنند چرا که : خود کرده را تدبیر نیست!! محسن شاطرزاده ۵ بهمن ۱۳۹۸ تهران

رزمندگان بدون مرز : ارتش رهایی بخش ؛ دکترین جدید تظام اسلامی
  • ۱۳۹۹/۲/۱۲ - ۰۵:۴۹
  • توسط محسن شاطرزاده

رزمندگان بدون مرز : ارتش رهایی بخش

دکترین جدید نظام اسلامی

 

محسن شاطرزاده

۲۸ دیماه ۱۳۹۸ تهران

 

خطبه به یاد ماندنی و بسیارمهم رهبری معظم انقلاب در روز جمعه ۲۷ دیماه ۱۳۹۸ از جوانب مختلفی مورد نقد و بررسی قرارگرفته است . دشمنان انقلاب که به شدت زخم خورده سخنان رهبری هستند سعی کردند اهمیت این سخنان را کوچک نشان داده و تلقین نمایند که رهبری حرف جدیدی نزد و تکرار همان گفته های پیشین ایشان بود . دوستان انقلاب هم به وجوه مختلفی از اهمیت این سخنان پرداخته و نظرات متعددی انتشار یافت از جمله : ۱- سخنان رهبری باعث وحدت و انسجام ملی و بازیابی روحیه انقلابی مردم پس از سانحه هوایی بود. ۲- رهبری با اشاره به اهمیت دو حادثه تشییع بی نظیر سردار شهید قاسم سلیمانی و نیز انهدام پایگاه آمریکایی عین الاسد از آنها بنام ایام الله اشاره کردند و از مردم خواستند که صبار و شکور باشند. ۳- رهبری با دفاع قاطع از سپاه پاسداران جلوی تضعیف این نهاد انقلابی را گرفتند. ۴- رهبری با تاکید بر ایام الله بودن این دو رویداد به مردم یاد آور شدند که دقت کنند هیچ چیز دیگری بر بزرگی آن ایام الله سایه نیفکند. ۵- رهبری با تحقیر ترامپ و دلقک نامیدن او بار دیگر هیمنه و ابهت آمریکا را به سخره گرفتند. ۶- رهبری با کوچک شمردن سه کشور اروپایی و آنها را پادوی آمریکا خواندن ؛ اقدامات و تصمیمات اروپایی ها در ارتباط با برجام را بی ارزش نشان دادند. ۷- علیرغم برخی زمزمه های برخی مقامات مسئول کشور در رابطه با مذاکره با آمریکا ؛ رهبری نسبت به مذاکره با آمریکا هشدار داده و خط بطلانی بر مذاکره با آمریکا کشیدند. ۸- رهبری رمز اصلی بازدارنگی و پیروزی و مقاومت را در یک کلمه و آنهم " قوی شدن " خلاصه کردند و تاکید کردند علاوه بر حوزه نظامی باید در حوزه های اقتصادی و علمی هم قوی شویم . ۹- رهبری انقلاب قدم اول در گام دوم انقلاب اسلامی و مسیر نوین حرکت را با قوت و با ایراد این خطبه تاریخی برداشتند. ۱۰ - در خطبه استثنایی عربی که بطور مستقیم به سمع و نظر میلیونها نفر در کشورهای عربی می رسید رهبری فرمان آماده باش و حرکتی بزرگ برای اخراج کامل آمریکا و شیاطین وابسته به او را از منطقه را صادر کردند . اثرات این فرمان در آینده نزدیک روشن خواهد شد زمانی که آمریکایی ها با خفت و خواری فرار کرده و از منطقه غرب آسیا اخراج شوند . امری که قطعا نابودی و اضمحلال رژیم شیطانی صهیونیستی را بدنبال خواهد داشت و منطقه را از شر شیاطین خلاص خوهد کرد . از طرفی تاکید رهبری در خطبه عربی به وحدت علما در کشورهای اسلامی و همچنین تاکید به تبادلات اقتصادی و علمی و زیارتی و سیاحتی بین کشورهای اسلامی به معنی تبیین فصل جدید حیات طیبه جهان اسلام بود. اما به نظر نگارنده نکته مهم سخنان رهبری در جمله ظریف دیگری بود که کمتر به آن پرداخته شد هرچند که به نظر می آید اتاقهای فکر دشمن بخوبی این سخن و پیام مهم ایشان را دریافته اند و هراس دو چندانی بر دلهای آنها سایه افکنده است . آن جمله عبارت بود از : تعبیر ناب و استثنایی رهبری عظیم الشان از سپاه قدس تحت عنوان "رزمندگان بدون مرز" . این تعبیر که به معنای لشکر جهانی رهایی بخش برای نجات مظلومین جهانی تفسیر می شود برای اولین بار است که از زبان مقام عظمای ولایت بیان می شود و همچون پتکی بر سر استکبار جهانی فرود آمد. شیاطین مستکبر غربی معنای این تعبیر را بخوبی میفهمند که از این پس در هر نقطه ای از جهان هر مظلومی فارغ از ملیت و دین و نژاد و کشور و منطقه طلب یاری نماید سپاه قدس به یاری او خواهد شتافت خواه این مظلوم مسلمان باشد یا مسیحی یا یهودی یا بودایی یا غیر آن ؛ شیعه باشد یا سنی ؛ در خاورمیانه باشد یا در آمریکای لاتین ؛ در آمریکا باشد یا در اروپا ؛ در خشکی باشد یا در دریا . استکبار جهانی پس از این در همه جا در هراس از رزمندگان بدون مرز خواهد بود و خواب خوشی نخواهد داشت . رزمندگان بدون مرز در همه جا خواب را از چشمان شیاطین خواهند ربود و از رگ گردن هم به آنها نزدیکتر خواهند بود و این نوید صبح است . صبحی بدون سیاهی و تباهی و آنروز دیر نیست : الیس الصبح بقریب محسن شاطرزاده ۲۷ دیماه ۱۳۹۸ تهران

شورای ائتلاف نیزوهای انقلاب و چالش
  • ۱۳۹۹/۲/۱۲ - ۰۵:۵۰
  • توسط محسن شاطرزاده

شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و چالش "کارآمدی - رضایتمندی"

 

محسن شاطرزاده

۲۰ آذر ۱۳۹۸ تهران

 

مردم سالاری یا دموکراسی بعنوان تجربه بشری در یکی دو قرن اخیر مدلی برای انتخاب حکمرانان از میان مردم و تفویض قدرت از مردم بعنوان صاحبان اصلی قدرت به حاکمان بوده است. تا کنون مدلهای مختلفی از دموکراسی در کشورهای مختلف جهان تجربه شده که مصادیق آن را در فرانسه و آلمان و انگلستان در اروپا تا ایالات متحده آمریکا و حتی در جمهوری خلق چین ؛ می توان نشان داد. بطور طبیعی هرکدام از این مدلهای حکومتی ابزار و عواملی در نظام حکومتی خود برای اجرای مدل مردم سالاری مطلوب خود طراحی نموده اند که خاص همان کشور است ولی آنچه در همه این مدلهای حکومتی مردم سالار مشترک است وجود احزاب قانونی مختلف برای شکل گیری و تجمیع افراد صاحب تفکر و گرایشات سیاسی مشترک است که با ساختارهای درون سازمانی خود امکان شناسایی و پرورش و رشد استعدادهای ملی را فراهم نموده و به هنگام انتخابات ملی و درصحنه رقابتهای درون حزبی و برون حزبی عملا استعدادهای کشف شده و پرورش یافته هرگرایش فکری یا احزاب مختلف به کارزار جدی رقابت انتخاباتی واردشده و مردم هم عملا با شناخت بهتری می توانند به نامزد مورد علاقه خود رای بدهند. در این میان ساختارهای درون حزبی بگونه طراحی می شوند که ضمانتهای لازم را ایجاد کرده و در رقابتهای درون حزبی مسابقات حذفی برگزار میشود تا نهایتا بیشتر از یک صدا بعنوان نماینده حزب برای رقابت نهایی برون حزبی وجود نداشته باشد . به عبارتی رقابت درون حزبی برای اعضای احزاب آزاد است اما رقابت برون حزبی برای آنها ممنوع می شود و همین الزام عملا نگرانی ها از شکست آرا توسط کاندیداهای متعدد از یک حزب را برطرف می کند. هفته گذشته زنگ آغاز رقابتهای انتخاباتی مجلس یازدهم با ثبت نام از کاندیداها شروع شد . مجلس یازدهم با شرایط خاص و خطیری مواجه بوده و باید بتواند کشور را از پیچ تاریخی انقلاب در این سالها عبور دهد . شرایط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور به غایت پیچیده شده است : - نسل جوان با معضل بیکاری و نا امیدی روبروست . - سطح معیشت مردم در اثر سیاستهای غیرمردمی دولت یازدهم و دوازدهم به شدت کاهش پیدا کرده است . - محبوبیت رییس جمهور و دولت مستقر در حداقل ممکن در دوران ۴۰ ساله پس از انقلاب قراردارد . - فسادهای مالی گسترده بخشی از مدیران ارشد کشور بر این سرخوردگی افزوده است . - زد و بندهای بخشی از نمایندگان مجلس و دولت باعث رواج جو شدید بی اعتمادی به دو قوه مقننه و مجریه شده است . - سرخوردگی از دو جریان اصلاح طلبی و اصول گرایی به حد اعلای خود رسیده و دراین میان انتظارات برای ظهور ناجی از میان جوانان انقلابی زیاد شده است و این امری است که تکلیف و وظیفه را بر شورای ائتلاف سنگین تر می کند . شورای ائتلاف برای اثبات خود و کسب رای مردم لازم است دو ویژگی را به مردم اثبات کند : @ کارآمدی @@ رضایتمندی مردمی توجه به این دو ویژگی و سربلند بیرون آمدن در لیست نهایی که به مردم ارائه می شود عامل مهمی در امیدوار شدن مردم به شورای ائتلاف و یا ناامیدی و اغتشاش اجتماعی خواهد داشت. در این خصوص نکاتی به ذهن متبادر می شود که ذیلا عرضه می شود: ۱- نظرسنجی ها نشان از رویگردانی مردم از دو جریان اصلاح طلبی و اصولگرایی سنتی دارد و در عوض انتظار از جبهه انقلاب بالا رفته است و انتظار این است که جوانان انقلاب با قوت به میدان آمده و صحنه را از نااهلان بگیرند . در این میان نور امیدی از شورای ائتلاف به چشم می خورد تا بلکه به همت جوانان انقلابی و شکستن همه تابوهای سنتی بتوان راه جدیدی را گشود اما هنوز تردیدها وجود دارد خصوصا تجربه تلخ جمنا که حضور پدر سالاران اصولگرا کام جوانان انقلابی عاشق خدمت را تلخ کرد. شورای مرکزی در جمنا بیشتر از آنکه محیط بر حلقه کاندیداها باشد عملا محاط در دایره کاندیداها و اسیر پدر سالاران سهم خواه شد و شورای مرکزی خاصیت خود را در معرفی بیطرفانه و بر اساس معیار شایستگی از دست داد . این خطری است که تا انتهای راه انتخابات میتواند شورای ائتلاف را تهدید کند و در میانه راه هرکدام از جریانهای ائتلاف که سهمی کمتری بدست آورده باشند مسیر خود را از صف شورای ائتلاف جداکنند. امروز خیل عظیم جوانان انقلابی ودلسوز انقلاب به امید وحدت نیروهای انقلاب زیر چتر شورای ائتلاف دور هم جمع شده اند ولی اگر این تجربه هم شکست بخورد یاس و نا امیدی و سرخوردگی بر این جوانان سایه خواهد افکند و این گناهی بزرگ و نابخشودنی است که مسئولیت آن بر دوش بزرگان و سردمداران گروههای سیاسی اصولگراست که نتوانستند یکدیگر را تحمل کرده و حب نفس و انانیت و وابستگی گروهی آنها را از توجه به منافع ملی و منافع انقلاب دور کرد. ۲- جوانان شورای ائتلاف باید با قدرت تمامی مصادر تصمیم گیری شورا را در دست بگیرند و با کمال احترام به پیش کسوتان عرصه اصولگرایی مجلس با شکوهی برای تودیع آنان برگزار کنند و فصل نوینی در جریان ارزشی انقلاب ایجاد نمایند . وانگهی فصل پایانی بر دخالتهای پدر سالارانه و مصلحتهای غیر عاقلانه بگذارند . ملاک انتخاب کاندیدا ها فقط باید توجه به منافع ملی و صلاحیتها و شایستگی های علمی و اخلاقی کاندیدا ها ؛ مردمی و پاکدست بودن آنها و استقبال مردمی و مقبولیت و رای آوری آنها باشد . ۳- کاندیداهای بسیار محترم و عزیز و خوشنامی ثبت نام کرده اند که در دوره های قبلی و یا در همین دوره نماینده مجلس بوده اند . ضمن احترام به همه آنها باید در لیست نهایی شورای ائتلاف از این افراد حضور نداشته باشد که به زیان شورای ائتلاف خواهد بود . دلایل این نهی زیاد است که به چند مورد اشاره می کنم : الف - معمولا کسانی که سابقه قبلی در یک جایگاه اجرایی داشته باشند و بعد کنار رفته باشند دچار سندروم توهم می شوند و آرزوی بازگشت به جایگاه قبلی را می کنند تا قهرمانی خود را اثبات کنند غافل از اینکه گذر زمانه لزوم تحول در ادبیات ارتباطات با مردم و نسل جوان را ایجاب می کند و اینان ناتوان از انجام این مهم هستند. ب- تجربه بشری ثابت کرده که ایده های نوآورانه و خلاقانه یک فرد در مقام مسئولیت در یک دوره چهار ساله به پایان می رسد و پس از آن شاهد تکرار در رفتار و تصمیم گیریها خواهد بود و در ادامه بیشتر بازدارنده هستند تا راهگشا. ج- کسانی که سابقه حضور در مجلس را داشته باشند ناخودآگاه برای خود حق آب و گل و شئونات قایل هستند و انتظار احترام ویژه دارند . اگر هم در کمیسیونی باشند توقع مسئولیت در کمیسیون را خواهند داشت و عملا سدی در مقابل جریان نیرومند و جوانان نوگرا خواهند شد. د- همانطور که برای مسئولیتهای خطیری مثل ریاست جمهوری یا ریاست قوه قضاییه سقف دو دوره مسئولیت گذاشته شده ؛ بطور اولی این سقف باید برای نمایندگان مجلس هم گذاشته شود . حال که در قانون چنین منعی وجود ندارد پیشنهاد میکنم شورای ائتلاف در معیارهای انتخاب خود این ممنوعیت را اعمال کند و کسانی که سابقه نمایندگی مجلس را دارند در لیست خود قرارندهد . البته این امر منافات با این ندارد که این نوع کاندیداها بطور مستقل در انتخابات حضور داشته و شانس انتخاب خود را بیازمایند. و- حضور نمایندگانی که سابقه نمایندگانی دارند بطور ناخواسته موجب پیدایش پدر سالارانی جدید در مجلس شده که رعایت حال آنها حسب السابقون السابقون موجب کاهش پویایی و کارآمدی مجلس خواهد شد و رضایتمندی مردمی را در پی نخواهد داشت . ۴- انتخابات مجلس یازدهم حرکتی اساسی در شروع گام دوم و پوست اندازی انقلاب اسلامی و عبور از گسل نسلی و تحویل انقلاب اسلامی به نسلهای آتی خواهد بود . حرکت دقیق و حساب شده و خالصانه وخدامحورانه در شورای ائتلاف می تواند نقش بسیار مهمی در این پیچ تاریخی و در این پوست اندازی ملی داشته باشد و باقیات الصالحاتی برای همه بانیان آن به ارمغان داشته باشد فقط شرط آن این است که: - به کارآمدی و - به رضایتمندی مردمی بیندیشد. ۵- برای جلب توجه و اعتماد مردمی لازم است چند طرح قانونی فوری و ضروری برای اصلاح وضع معیشت مردم و بیکاری تهیه شود و در شروع مجلس مجلس یازدهم با یک حرکت طوفانی این چند طرح در قالب دوفوریت و خارج از نوبت به تصویب برسد تا مردم بتوانند به شورای ائتلاف اعتماد بیشتری نمود و میثاق مردم با نمایندگان مردمی برقرار شود . در این خصوص چند طرح پیشنهاد می شود: ۱- طرح قانونی مبارزه با فقر و فساد ۲-طرح قانونی حمایت از اشتغال جوانان تحصیلکرده ۳- طرح قانونی توزیع عادلانه ثروت از طریق اخد مالیات از صاحبان درآمد های کلان ۴- طرح قانونی توسعه مناطق کمتر برخوردار شهری و کاهش نابرابری ها ۵- طرح قانونی توسعه حمل و نقل عمومی و کاهش آلودگی هوا امروز شرایط تماما برای پیروزی مطلق شورای ائتلاف مهیا است . امید که شورای ائتلاف خطا نکند و با اتکال به خدا و بدور ازهرگونه منافع فردی و حزبی صرفا منافع ملی و رضایتمندی مردمی را مد نظر قرار داده و اسیر ملاحظات و مصلحتهای بیمورد که نوعا توسط دلسوزان پدر سالار مطرح می شود نگردد. محسن شاطرزاده تهران - ۲۰ آذر ۱۳۹۸

مروری بر داستان شروع مذاکرات برجام از عمان
  • ۱۳۹۹/۲/۱۲ - ۰۵:۵۲
  • توسط محسن شاطرزاده

مروری بر داستان شروع مذاکرات محرمانه برجام از عمان

 

محسن شاطرزاده

۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷

رقابت بین احمدی نژاد و رهبری از مغز نویسنده علیلی در بی بی سی تراوش می شود که شوق و اشتیاق منافق همطرازی را در بردارد و نشان دهنده آن است که هر دوی آنها نه با جایگاه رهبری در کشور آشنا هستند و نه با ساختار قدرت و اختیارات رییس جمهور در نظام سیاسی ایران آشنایی دارند و در ذهن بیمار خود سناریوهای جنگ قدرت را باز نویسی می کنند تا بلکه بتوانند تخم تردید و نفاق را در میان آحاد جامعه بیفکنند .

وقایع سالهای ۹۰ به بعد و شروع مذاکرات هسته ای را ذیل همین یادداشت ارایه می کنم . این روایت مستقیم و بدون واسطه شروع مذاکرات هسته ای باست . اما رابطه احمدی نژاد با رهبری در آن سالها چگونه بود؟

واقعیت این است که دوران دو ساله آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد یعنی سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ تا انتخابات دولت یازدهم کاملا متفاوت با شش سال قبل از آن بود. گرایش بیش از حد احمدی نژاد به مشایی و گروه انحرافی باعث دور شدن هرچه بیشتر انقلابیون از احمدی نژاد شده بود . وزرای مومن و معتقد در کابینه یکی یکی از احمدی نژاد دور شده و برائت می جستند و تصمیم به استعفا گرفته بودند . مجلس قصد استیضاح احمدی نژاد را داشت . لاریجانی در ملاقاتی با رهبری قصد مجلس را به اطلاع ایشان می رساند ولی رهبری توصیه می کنند که مجلس اورا تحریک نکند و رهبری خودشان در این دوساله پایان ریاست جمهوری احمدی نژاد را کنترل و اداره خواهند کرد تا اینکه وقایع یکشنبه سیاه در مجلس رخ داد و از آن روز احمدی نژاد توسط رهبری هم بایکوت شد و نه دیگر اورا پذیرفتند و نه نماینده ای را برای بدرقه واستقبال سفرهای او فرستادند تا اینکه احمدی نژاد در سخنرانی خود در مراسم ۲۲ بهمن سال ۹۱ از دولت بهار پرده برداشت و از آمریکایی ها دعوت به مذاکره مستقیم کرد و پس از آن با مشایی راه افتاد و سفر های انتخاباتی و پرچم گردانی را شروع کرد که همه ائمه جمعه او را بایکوت کرده و به استقبالش نرفتند و به تبع آن جمعیت مردمی استقبال کننده در شهرها هم به شدت کاهش یافته بود.

احمدی نژاد خوب می داند و تحلیلگر تلویزیون ملکه هم حتما اطلاع دارد که اگر نبود سعه صدر و الطاف رهبری که او را در دوسال آخر دولتش اداره و کنترل کند قطعا ریاست جمهوری را به پایان نمی برد چه برسد به اینکه بخواهد با رهبری به رقابت بپردازد وانگهی همانگونه که قبلا نوشته بودم اصولا رهبری هرگز مسئولیت مذاکره با آمریکا را به احمدی نژاد نمی دادند و این امر برای همه خواص و خود احمدی نژاد واضح و مبرهن بود.

مذاکرات هسته ای در عمان ربطی به احمدی نژاد نداشت بلکه پیغامی بود که از عمان توسط نفتی ها دریافت شده بود و از اواخر سال ۹۰ شروع شد . آقای دکتر صالحی وزیر خارجه هم مسئول آن بود نه دکتر ولایتی . اجازه رهبری برای مذاکره در سطوح پایین گرفته شد . دو دور مذاکرات هم در عمان در سطوح پایین انجام شد و بعد از آن رهبری دستور توقف مداکرات را دادند به این دلیل که با توجه به رو به اتمام بودن دولت دهم و طولانی بودن این مذاکرات ؛ مذاکرات باید متوقف شده و ادامه آن در دولت یازدهم انجام شود .

البته اعتقاد رهبری بر این بود که دولتی باید با آمریکا مذاکره کند که واقعا به مذاکره با آمریکا ایمان و اعتقاد داشته باشد تا بتواند مذاکراتی جدی را برنامه ریزی کند و این مشخصه هم در احمدی نژاد یافت نمی شد . تا اینکه دولت یازدهم با شعارمذاکره با کدخدا پیروز شد و کابینه یازدهم با انتخاب وزرای خودش مستقر شد . آقای ظریف بعنوان وزیر خارجه انتخاب شد که با تمام وجود به مذاکره با غرب و خصوصا آمریکایی ها معتقد بود و اصولا در دکترین آقای ظریف اگر مشکل ما با اروپا و آمریکا حل می شد همه مشکلات دیگر خارجی ما هم حل می شد لذا آقای ظریف با حمایت آقای روحانی رهبری مذاکرات را از شورای امنیت به وزارت خارجه منتقل کرد . رهبری برای اتمام حجت اختیار مذاکره آنهم فقط در محور هسته ای را به دولت دادند و تاکید کردند که در جزئیات دخالتی نمی کنند .

به اصرار آقای روحانی و ظریف ؛ رهبری فقط خطوط قرمز را تعیین کردند و اختیار مدیریت مذاکرات به رییس جمهور و تیم هسته ای داده شد و آقای روحانی شخصا مسئولیت هدایت مذاکرات را پذیرفت ولی قبول کرد که از چارچوب خطوط قرمز عدول نکند . پس از رای اعتماد کابینه یازدهم و در شهریور ۹۲ آقای ظریف به سازمان انرژی اتمی می رود . یکی از معاونین رییس سازمان انرژی اتمی به من می گفت که ظریف به سازمان آمده و در جلسه ای که با صالحی و معاونین سازمان داشته درخواست کرده حداکثر امتیازاتی که می توان به طرف غربی داد و به اصطلاح بده بستان کرد و در مذاکرات کوتاه آمد را بگویند و مدیران و معاونین سازمان هم حداقلهای برنامه هسته ای را می گویند و آقای ظریف آنها را لیست می کند . اولین دور مذاکرات جدید درلوزان سویس برگزار می شود و آقای ظریف با دست پر برای امتیاز دادن می رود و به خانم اشتون می گوید که در کوتاه ترین زمان می توانیم به توافق برسیم . خانم اشتون باور نمی کند و مذاکرات را پیچیده ارزیابی می کند ولی آقای ظریف لیست امتیازاتی را که ایران حاضر است بدهد در اختیار اشتون قرار میدهد . خانم اشتون از آمادگی ایران برای دادن این همه امتیاز شگفت زده می شود و بلافاصله به آقای کری که در سفر استرالیا بود تماس می گیرد و تاکید می کند که حتما خودش را به سویس برساند چون ایران با دستی پر از امتیاز آمده .

اما همه اینها به خیال خام و اعتماد به طرف غربی که مذاکرات در مدت کوتاهی پایان یابد تبدیل شد به ماراتن سخت و پیچیده مذاکراتی که بیش از دوسال بطول انجامید . تیم ایران با بضاعت اندک در مقابل تیم حرفه ای و تا دندان مجهز غربی خصوصا آمریکایی قرار گرفت و به زعم خود مذاکرات پیچیده ای را هدایت کرد . تیم ایران که از نداشتن عضو متخصص بانکی رنج می برد و پیگیر آن بود در یک لابیگری بین برادر رییس جمهور و رییس بانک مرکزی نسبت به انتخاب یک حسابدار که هیچ تخصصی هم در امور بانکی نداشت بنام آقای دری اصفهانی اقدام نمود و ایشان هم بعنوان تنها عضو اقتصادی تیم هسته ای عازم مذاکرات شد . عضوی که ماهها بعد جاسوسی او اثبات شد و هم اکنون دوران حبس خود راسپری می کند . اینچنین تیم مذاکرات هسته ای ما با حضور چند جاسوس حرفه ای به امضای برجام رسید.

محسن شاطرزاده

۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷

احمدی نژاد و بقایی
  • ۱۳۹۷/۲/۲۴ - ۱۷:۰۹
  • توسط محسن شاطرزاده

احمدی نژاد و بقایی

 

محسن شاطرزاده

۵ اردیبهشت ۱۳۹۷

به نظر من مسئله احمدی نژاد بقایی نیست بلکه شخص خودش هست . من از اینکه اتهامات و جرمهای بقایی درست هست یانه اطلاعی ندارم ولی بنا به قراینی که دارم بقایی را فردی بی مبالات و بیتوجه به بیت المال می دانم و مطمئن هستم سوء استفاده های مالی با حداقل بگویم شلختگی مالی بقایی زیاد بود . یک نمونه انرا عرض می کنم . در سال ۱۳۸۹ و در دوران سفارت من در برزیل بقایی به عنوان معون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی با یک هیات عریض و طویل برای شرکت در اجلاسی که بابد کارشناسان شرکت می کردند و حتی یک مدیر طراز اول هم در میان آنان نبود به برزیل آمد .از طرف ایران حصور یک تا دو نفر کارشناس کفایت می کرد در صورتیکه بقایی با یک هیات ۱۶ نفره که فقط ۹ نفر آنان خبرنگار بودند و هزینه آنها از سازمان میراث فرهنگی پرداخت شده بود تا گزارش سفر بقایی را مخابره کنند . همچنین فرزند نوجوان بقایی همراه با خانم معلم زبان خصوصی بقایی هم آمده بودند و بقایی بی محابا خرج می کرد و بریز و بپاش داشت .

برای او طبق روال و درخواستهای رسمی از قبل جلسات و برنامه های ملاقاتی تنظیم شده بود ولی بناگاه ایشان تصمیم گرفت که برای یک سفر تفریحی به آمازون برود و هرجقدر من بعنوان سفیر اصرار کردم که این سفر هماهنگ نشده و ممکن است از طرف دولت برزیل مورد اعتراض واقع شود ولی بقایی به همراه تعدادی افراد ازجمله فرزند نوجوانش و آن خانم جهت تفری به جنگلهای آمازون رفت . من بعنوان مخالفت خودم همراه او نرفتم ویکی از کارشناسان سفارت را همراهش فرستادم که موجب اعتراض او واقع شد و در برگشت گزارشات خلافی را به احمدی نژاد داده بود .

در دوره مسیولیت من در برزیل بیش از ۱۴۵ هیات رسمی از ایران به برزیل آمده بودند و هیات بقایی سخت ترین و مشکل ترین هیاتی بود که من دریافت کرده بودم . چند ماه قبل از آن آقای اژه ای برای شرکت در اجلاس جهانی دادستانها به برزیل آمده بود در صحبتهای خصوصی که داشتیم از فساد و الودگی بیش از حد جریان انحرافی خصوصا بقایی می گفت .

برای من مسجل است که بقایی فاسد و آلوده بود ولی چرا احمدی نژاد از او دفاع می کند؟ تجربه دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد نشان داد که احمدی نژاد به راحتی حتی نزدیکترین افراد خودش را بپای مطامع و خودکامگی اش قربانی می کند . در جریان یکشنبه سیاه هم شیخ الاسلام وزیر کار را برای قربانی کردن به مجلس آورد . احمدی نژاد فرد با هوشی است که هرگز خطاها و سوء استفاده ها را خودش انجام نمی داد بلکه با دستان افراد حقیر و بی هویتی چون بقایی انجام می داد تا رد پا وسندی از خودش برجای نگذارد . نگرانی انروز احمدی نژاد نگرانی برای خودش هست نه بقایی چون اگر بقایی به انتها برسد و اعتراف کند آنگاه احمدی نژاد راه فراری نخواهد داشت و خودش مستقیما سیبل دادگاه خواهد شد و آن روز برای احمدی نژاد خیلی دیر و تلخ است .

داستان احمدی نژاد داستان دخترکی است که در هنگام ختنه پسر کوچکی او هم گریه می کرد سوال کردند پسر را ختنه کرده اند تو چرا گریه می کنی؟ دختر جواب داد من خوب می دانم هدف اصلی چیست و کیست و برای همین از امروز خوف در وجودم سایه افکنده است !!!

 

محسن شاطرزاده

۵ اردیبهشت ۱۳۹۷

حمایت از کالای ایرانی: تقویت عزت و اقتدار ایرانی
  • ۱۳۹۷/۲/۲۴ - ۱۶:۴۵
  • توسط محسن شاطرزاده

حمایت از کالای ایرانی : تقویت عزت و اقتدار ایرانی

 

محسن شاطرزاده

فروردین

۱۳۹۷ رهبر معظم انقلاب به رسم هر ساله در پیام نوروزی خود شعار آن سال را هم مطرح می کنند . این شعار چکیده همه رهنمودها برای تلاش در سال آتی در جهت رسیدن به صلاح و رفاه ملی است البته اگر به درستی مورد عنایت و توجه همگان خصوصا مقمات کشوری و دولتمردان قرار بگیرد. امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام نوروزی خود سال ۱۳۹۷ را سال حمایت از کالای ایرانی خوانده و همگان و خصوصا دولتمردان را به حمایت همه جانبه از تولید ملی و خرید کالای وطنی فرا خواندند. همانطور که رهبری در سخنرانی روز اول فروردین خود در حرم رضوی و در جمع کثیر مردم ، آحاد ملت و دولت را به تعصب و غیرت در مصرف کالای ملی فرا خواندند ولی امر مسلم این است که وظیفه دولت در بستر سازی و مهیا نمودن شرایط برای حمایت از تولید و مصرف کالای ایرانی مستلزم تصویب و وضع مقررات و قوانین ویژه توسط دولت است که ذیلا به برخی از آنها اشاره می رود:

۱- جبران کمبود نقدینگی:

یکی از مشکلات اساسی تولید در واحدهای تولیدی کشور کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش است که باعث کاهش ظرفیتهای تولیدی و افزایش هزینه های سربار تولید و در نتیجه افزایش قیمت کالای ایرانی شده و قدرت رقابت با کالای ارزان قیمت خارجی آنهم از نوع چینی را از دست می دهد. وجود نقدینگی عظیم ۱۴۰۰ هزارمیلیاردتومانی دردست آحاد ملت و محبوس شدن این نقدینگی دربانکها باعث رکود مضاعف و بدتر از آن تورم رکودی شده است که فشار بر اقتصاد ملی را افزون می کند . حجم عظیم نقدینگی موجود در کشور در عین حال که از یک طرف تهدید است ولی از طرف دیگر یک فرصت استثنایی برای کمک به تولید است . بکار گیری سیاستهای تشویقی از جمله حذف مالیات بصورت موقت در جهت آزاد سازی این حجم نقدینگی و بگار گیری آن در جهت تولید ملی می تواند کمک به توانمند سازی تولید ملی باشد.

۲- هزینه های مالی سنگین :

متاسفانه هزینه های مالی برای واحدهای تولیدی به حدی سنگین است که انها را از نفس انداخته است . وانگهی عدم تعادل و نبود توازن در سیاستگذاری هزینه های مالی بخش تولید با بخش تجارت و نیز واردات باعث شده که بخش تولید تا سه برابر بیشتر از سایر بخشها هزینه مالی داشته و به کاهش توان بخش تولید شدت ببخشد . دولت بایستی حداقل با وضع مقرراتی ولو موقت برای دو تا سه سال هزینه های مالی بخش تولید را کاهش دهد تا رمق بخش تولید افزایش یابد.

۳- مالیات ارزش افزوده :

متاسفانه اجرای بد مالیات ارزش افزوده که باید از مصرف کننده گرفته شود بخاطر عدم توانمندی سازمان امور مالیاتی در وصول آن اجبارا از تولید کننده گرفته می شود و این امر فشار بر تولید کننده را بیش از پیش افزایش داده و موجب گرفتار شدن تولید کننده در چنبره ممیزی مالیاتی طاقت فرسا و کاستن از توان مدیریت تولید کننده شده است . پیشنهاد می شود دولت با ارایه لایحه ای به مجلس شورای اسلامی درخواست توقف دریافت مالیات ارزش افزوده از تولید کننده و اصلاح روش دریافت توسط سازمان امور مالیاتی شود.

۴- بیمه:

متاسفانه هزینه بالای بیمه و روشهای مخرب بیمه در برخورد با واحدهای تولیدی خصوصا واحدهای کوچک باعث رویگرداندن کارفرمایان از جذب نیرو های جوان و مولد و استهلاک شدید شرکتهای تولیدی شده است . در شرایطی که متوسط بیمه در دنیا کمتر از ۱۷ درصد است نرخ بیمه در ایران ۳۰ درصد و با جریمه های رنگارنگ تا ۵۰ درصد حقوق و مزایا می شود . این موضوع باعث ایجاد استهلاک و صرف وقت زیاد در واحد های تولیدی شده و در جهت کاهش تولید نقش ایفا می کند و بایستی دولت تمهیدی عاجل بیندیشد . پیشنهاد می شود طبق یک قانون فوری حق بیمه برای شرکتهای کوچک و متوسط زیر ۱۰۰ نفر در حد مجموع ۱۵ درصد برای کارفرما و کارگر و تا سقف دوبرابر حداقل حقوق برای پنج سال به اجرا دربیاید.

۵- مشکلات و معضلات قانون کار:

متاسفانه قانون کار دارای مشکلاتی است که ضد اشتغال و تولید عمل میکند . بیش از ۱۵ سال است که بناست این مشکلات در قانون اصلاح شوند ولی هنوز اقدام نهایی صورت نگرفته و همین امر و دخالتهای گاه و بیگاه اداره کار در امور داخلی شرکتها و واحدهای تولیدی به معضلی تبدیل شده که باید برای آن چاره ای اندیشید. تعلیق اجرای برخی از مواد قانون کار برای واحدهای کوچک و متوسط به مدت چند سال تا تصویب نهایی قانون جدید می تواند بعنوان یک راه حل باشد.

۶- اولویت توجه به واحدهای کوچک و متوسط :

طبق آمارهای رسمی بیش از ۹۰ درصد واحدهای تولیدی کشور را واحدهایکوچک و متوسط تشکیل میدهند . واحدهای تولیدی کوچک و متوسط موتور اقتصاد ملی و اشتعال جوانان هستند . دولت باید اولویت توجه خود را از بنگاههای بزرگ به بنگاههای کوچک و متوسط برگرداند تا بتواند به تولید جان و رنق تازه ای بدهد.

۷- هدایت تسهیلات بانکی به سمت خرید کالای داخلی:

ارایه تسهیلات ارزان قیمت بر ای مصرف کننده کالای داخلی از طریق ارایه کارتهای اعتباری بانکی خصوصا برای زوجهای جوان و خانواده های تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی و بهزیستی می تواند تقش به سزایی در هدایت نقدینگی و منابع بانکی به سمت اقتصاد نولد داخلی باشد.

۸- الزام کلیه ادارات دولتی به خرید کالای ایرانی:

کلیه وزارتخانه ها و سازمانها و دوایر دولتی بطور اکید باید ملزم به خرید کالای ایرانی شوند و هر گونه تبصره و استثنا در این خصوص باید حذف شود . دولت بعنوان یک مصرف کننده بزرگ نقش به سزایی در حمایت از خرید کالای ایرانی دارد . در این خصوص پاکسازی تعاونی های وزارتخانه ها و سازمانها و ادارات و نیز فروشگاههای شهروند و رفاه که مملو از کالاهای خارجی شده اند از ضروریات است .

۹- تقویت سازمان استاندارد و دستگاههای تصمین کیفیت در جهت کنترل شدید کیفیت کالای تولیدی ایرانی و دفاع از حقوق مصرف کننده از ارکان سیاستهای دولت در حمایت از کالای ایرانی باید باشد.

۱۰ - روان سازی وتسهیل شرایط کسب و کار واحدهای تولیدی:

واحدهای تولیدی امروز از وجود مقررات زاید و قوانین اضافی و ضد تولیدی و دستگاهاای مداخله گر متعدد رنج می برند . دولت باید بصورت ضربتی قوانین دست و پاگیر را اصلاح کرده و به حداقل برساند و دستگاههای مداخله گر در امرتولید را حذف کرده و به حد ضرورت و حداقل برساند .

بطور خلاصه کشور در شرایط ویژه ای به سر می برد که تصمیمات ویژه را طلب می کند . لازم است دولت در سال حمایت از کالای ایرانی یک طرح ضربتی در خلال یک ماه و حداکثر دوماه تهیه کرده و از مجلس اختیار ویژه برای مدت سه تا پنج سال بگیرد و ضمن حذف و اصلاح مقررات و قوانین ضد تولیدی نسبت به تعلیق قوانین کار ومالیات ارزش افزوده و بیمه اقدام کند و در جهت هدایت سرمایه ها و نقدینگی به بخشهای تولیدی اهتمام ورزد . توجه به بنگاههای کوچک و متوسط باید در کانون توجهات دولت باشد.

 

محسن شاطرزاده

فروردین ۱۳۹۷

حاتمی کیا و دغدغه های فیلمسازان
  • ۱۳۹۷/۲/۲۴ - ۱۶:۲۸
  • توسط محسن شاطرزاده

حاتمی کیا و دغدغه های فیمسازان

 

محسن شاطرزاده

۲۲ بهمن ۱۳۹۶

جشنواره فیلم فجر ۹۶ در مراسم اختتامیه خود با اتفاق جدیدی مواجه شد . ابراهیم حاتمی کیا کارگردان فیلم خوب "به وقت شام " به هنگام حضور روی سن برای دریافت جایزه سیمرغ خود و به هنگامی که تریبون در اختیارش قرار گرفت از فرصت استفاده کرده و اعتراضاتی نسبت شبکه های ۳ و۲ تلویزیون و رشیدپور مجری برنامه هفت و مجری اختتامیه فیلم فجر و همچنین هیات داوران فیلم فجر ابراز نمود که با واکنشهای مثبت و منفی مخاطبان خصوصا در فضای مجازی مواجه شد. این اتفاق در بطن خود حاوی نکاتی است که ذیلا به برخی از آنها اشاراتی می شود:

۱- نگاه فنی در داوری : علی الاصول افرادی که برای داوری انتخاب می شوند با معیارهای تکنیکی و فنی اعم از فیلمنامه و نور و صدا و بازیگر و کارگردان و ..... اقدام به قضاوت در مورد هر فیلم می کنند و نگاه محتوایی نمی توانند داشته باشند . بطور طبیعی هرکدام از داوران جدای از نوع نگاه و اعتقاد و دغدغه های اجتماعی خود در یک کادر بسته ای قرار می گیرد که صرفا باید بر اساس چک لیست فنی خود امتیاز داده و فیلمها را در حوزه محدود فنی خود داوری کند . لذا همه ساله مواجه با یک واگرایی و عدم تطابق فیلم منتخب تماشاگران مردمی با فیلم منتخب هیات داوران هستیم که دلیل آن می تواند تفاوت دو نگاه باشد . قضاوت مردمی به محتوی و ترکیب و کلیت فیلم می پردازد در صورتیکه قضاوت داوران به تکنیک خاص و در یک جزء از فیلم خلاصه می شود به عبارتی به تجزیه و تحلیل فیلم از بعد فنی می پردازد اما معلوم نیست حاصل جمع این تجزیه ها با ترکیب فیلم که مردم قضاوت می کنند همخوانی داشته باشد.

۲ - دغدغه های اجتماعی ابراهیم حاتمی کیا از معدود فیلمسازان کشور است که دغدغه به تصویر کشیدن رشادتهای مدافعان انقلاب را دارند . بسیاری از فیمسازان تبدیل به ابزاری برای شرکتهای پولساز و تهیه کننده های سودجو شده اند که بدنبال سوژه های پر مخاطب و سرگرم کننده و سود آور هستند و این دغدغه پول و کسب درآمد و یا کسب سیمرغ آنها را از پرداختن به سوژه های نابی که حاتمی کیا دنبال آن است دور می کند . متاسفانه ژست روشنفکری و اپوزیسیون بازی در میان این دسته از فیلمسازان هم بطور عمد باعث دور نگاه داشتن آنها از پرداختن به مسایل مهم امنیت و اقتدار کشور شده است . ایجاد دو قطبی طرفدار نظام و اپوزیسیون نظام در میان فیلمسازان باعث یک خودسانسوری بزرگ در میان تعدادی از فیلمسازان و نپرداختن آنها به موضوعات مهم در حوزه اقتدار کشور اعم از دفاع مقدس و مدافعان حرم شده است . این موضوع باعث شده که فیلمسازانی از جنس حاتمی کیا احساس تنهایی و غربت کرده وانگهی نیش و طعن همان روشنفکران اپوزیسیونی بر این احساس افزوده و زبان به اعتراض بگشاید . در صورتیکه همه فیلمسازان باید فیلمساز نظام باشند چون از امکانات این نظام استفاده می کنند و برای مردم این سرزمین فیلم می سازند . نگاه نقادانه به مشکلات و معضلات موجود در اجتماع در فیلمها منافاتی با فیلمساز نظام بودن ندارد و لزوما نباید با ژست اپوزیسیونی باشد . موضوعات مهمی مانند رشادتهای فرزندان میهن در دفاع مقدس و یا نسان دادن مظلومیت مدافعان حرم باید دغدغه همه فیلمسازان این کشور باشد چون در سایه امنیتی که آنها بر این کشور گسترانیده اند امکان تولید آثار هنری فراهم آمده است . این برای فیلمساز ما باید ننگ باشد که بالیوود هند که کشورش هیچ سهمی در مبارزه با حرامیان تکفیری نداشته فیلمهای متعددی در موضوع مبارزه با داعش بسازد اما فیلمساز وطنی هیچ دغدغه اینچنینی نداشته وانگهی کارگردان شجاعی مانند حاتنی کیا را نیز به باد نیش و طعنه و استهزاء بگیرند که چرا فیلم در مورد مدافعان حرم ساخته و اورا فیلمساز نظام بدانند .

۳- عدم رعایت شایسته سالاری حوزه هنری و فیلم ما بعد از برگزاری ۳۶ جشنواره ، قطعا امروز به تعداد کافی افراد شایسته در درون صنف خود برای برگزاری و اداره این رویداد مهم دارد . انتخاب فردی بیگانه با حوزه فیلم وهنر مثل رشید پور که خوش رقصی های زیادی داشته و به سرعت و در کمتر از یک ماه علاوه بر اجرای برنامه صبحگاهی تلویزیون برای مصاحبه با رییس جمهور و نیز مجری برنامه هفت انتخاب می شود بدون اینکه صلاحیت حرفه ای داشته باشد شائبه ایتفاده از رانت قدرت را تقویت می کند خصوصا اینکه نامبرده مجری برنامه میتینگهای انتخاباتی رییس جمهور هم بوده است . لذا انتخاب افراد با صلاحیت و بی طرف می تواند کمتر به این دوقطبی میان اصحاب هنر دامن بزند. امروز فیلم و هنر ایران در سطح جهان می درخشد . بنده به عنوان کسی که سفیر کشورمان در یکی از بزرگترین کشورهای جهان یعنی برزیل بوده ام عرض می کنم که مردم و روشنفکران کشورهای دیگر احترام خاصی برای فیلم و هنر ایرانی قائلند و سینمای ایران را یک سینمای ارزشی و انسانی می دانند و هرکجا فیلم ایرانی پخش شده از استقبال خوبی برخو ردار بوده است . لذا همه فیلمسازان کشور باید خود را فیلمساز نظام بدانند چون افتخار آنها از ایران و انقلاب اسلامی نشئات گرفته و حیف است که این افتخار خدشه دار شود . حاتمی کیا افتخار کشور است و امیدواریم که حاتمی کیا تکثیر شده و وفاق و همدلی بر حوزه فیلم و هنر ما یایه افکند.

 

محسن شاطرزاده تهران 

۲۲ بهمن ۱۳۹

مروری بر اعتراضات ۱۳۹۶
  • ۱۳۹۷/۲/۲۴ - ۱۶:۱۹
  • توسط محسن شاطرزاده

مروری بر اعتراضات دیماه ۱۳۹۶

اعتراضات و حوادث روزهای اخیر ثمره :

۱- بی توجهی دولت به معیشت مردم

۲- عدم مرزبندی با اصحاب فتنه و

۳- خوشبینی و اعتماد به کدخدا

 

محسن شاطرزاده تهران 

۱۱ دیماه

۱۳۹۶ روز پنجشنبه هشتم دیماه ۹۶ در شهر مشهد و بدنبال دعوت مجهولی که از روزهای قبل در فضای مجازی صورت گرفته بود از مردم دعوت به تجمعی در میدان شهدای ای شهر و در اعتراض به گرانی ها و مشکلات اقتصادی جامعه شده بود . تا قبل از ساعت ۱۲ ظهر جمعیتی حدود ۱۰۰ نفر در میدان شهدا جمع شده و کم کم افرادی با مقاصد شوم دیگر به جمع اضافه شده و شعارهای اعتراضی به شعارهای ساختار شکن تبدیل شد . جمعیت به سمت حرم مطهر راه افتاده و شعارهای مختلف و چند رنگی سر داده می شد که در تقاطع چهار راه نادری با پلیس مواجه شده و راه آنها سد می شود . پلیس با صبر و حوصله و رییس پلیس بارها از طریق بلندگو اعلام کردند که تجمع قانونی نیست و پراکنده شوند که در نتیجه افرادی از میان معترضین و نیز زایرین میان آنها جمعیت را ترک کرده و جمعیت محدودی مواجه با پلیس شدند . پلیس با کمک ماشین آب پاش سعی در متفرق نمودن و عقب راندن جمعیت نمود و آنها را تامیدان شهدا و سپس تا میدان توحید مشهد عقب رانده و در نهایت تعدادی را متفرق نموده و تعدادی را هم دستگیر نمود . مجموع این حادثه حدود ۲ ساعت بطول انجامید و معترضین دست به تخریبهای محدودی از جمله تخریب سطلهای زباله و کندن میله های ترافیکی زدند ولی با درایت پلیس حادثه پس از ساعتی فرو نشانده شد . همزمان در چند سهر دیگر کشور حوادث مشابهی رخ داد. ولی از فردای آن روز این حوادث بصورت هماهنگ تر و سازماندهی شده در شهرهای بیشتری ادامه یافته و شعارهای ضد انقلابی و عملیات تخریبی سرعت گرفت و مشخص شد که این حرکت دیگر اعتراض به گرانی و وضعیت سخت معیشت نیست بلکه سازمان آشوب ضد انقلاب فعال شده و منافقین و وابستگان بیگانه میداندار آشوبها شده اند که دامه این آش بها به روز سوم در تهران و شهرهای دیگری هم کشیده شده است.

آنچه در تحلیل و چرایی این حوادث از دیدگاه نگارنده می توان گفت مواردی است که به اختصار بیان می شوند:

۱- کوتاهی و تعلل دولت در رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم و موسسات اعتباری غیر مجاز و گسترش بیکاری و رکود: متاسفانه مشکل موسسات اعتباری غیر مجاز که ناخواسته تعداد زیادی از مردم را دچار خسارت و زیان کرد مواجه با عدم اقدام جدی دولت شد و ماهها اعتراضات متعددی را از طرف مردم بدنبال داشت و حتی در جلسه سران قوا مطرح شد تا جایی که زمزمه استیضاح و طرح سوال از رییس جمهور در مجلس بگوش می رسید . متاسفانه استان خراسان بیشترین جمعیت خسارت دیده از موسسات مالی غیر مجاز را داشته و زمینه برای شروع چنین حرکت اعتراضی مهیا شده بود.

۲- ارائه برنامه بودجه سال ۹۷ کشور توسط دولت تصویر تیره و تاری را برای سال آینده ارائه کرد . اعلام افزایش ۵۰ درصدی قیمت بنزین و حذف ۳۰ میلیون نفر از یارانه بگیران و افزایش قیمت نان و سایر کالاهای اساسی و عدم توجه به مسئله اشتغال و تولید فضای را بر معترضین سخت تر کرده و زمینه را برای چنین اعتراضاتی مهیاتر کرد و شاید هم همه اینها برنامه از پیش تهیه شده ای بود که برای فشار از پایین و چانه زنی از بالا برنامه ریزی شده بود.

۳ - رشد بیکاری در کشور که به ۱۲ درصد رسیده و خصوصا رشد بیکاری در میان جوانان تحصیلکرده و فارغ التحصیل که بیش از ۲۷ درصد بوده و همین عدد در استانهای محروم مانند کرمانشاه و ایلام و سیستان و کردستان به بالای ۵۴ درصد می رسد فشار مضاعفی بر قشر محروم جامعه داشته و بر اعتراض آنها نسبت به سیاستهای معیشتی دولت افزوده است.

۴- اعلام اعداد واهی رشد ۶ درصدی اقتصاد و یا ایجاد ۸۰۰ هزار شغل در کشور از زبان رییس جمهور و معاون اول در حالی که مردم هیچگونه آثاری از آن در بهبود زندگی خود نمی بینند باعث افزایش یاس و عدم اعتماد مردم به دولت و افزایش عصبیتها نسبت به دولت شده است .

۵- رشد سریع حاشیه نشینی خصوصا در شهرهایی مانند مشهد بر پیچیدگی مسائل این شهرها و حاد تر شدن مشکلات این قشر از مردم افزوده و زمینه اعتراضها را گستر ده تر می کند. لازم به ذکر است که در تجمعات مشهد تعداد زیادی اتباع افغانی هم حضور داشتند.

۶- در این میان دشمنان انقلاب از آمریکا گرفته تا منافقین و سعودیها و اسرائیل از آب گل آلود ماهی گرفته و برنامه استفاده از اوباش و ایجاد اغتشاش و درگیریهای کور و کشته سازی خصوصا در شهر های کوچک و محروم و استفاده از شکافهای قومیتی و طایفه ای را استارت زدند . اخبار رسیده حاکی از آن است که کمک مالی سعودیها به منافقین بعنوان عمله آنها تا ۹۰۰ برابر نسبت به قبل افزایش یافته و جلسات گسترده ای بین منافقین و سعودیها برای گسترش این آشوبها برگزار شده که البته هرچند برای مردم زحمت ایجاد کرده اند ولی قطعا جواب خود را هم از مردم دریافت کرده و با تودهنی محکمی از طرف مردم به عقب رانده خواهند شد.

۷- متاسفانه شاهد مواضع مشکوک و مبهم از طرف مقامات بالای دولت و طیف اصلاح طلبان در متهم کردن رقیب و امتیاز گرفتن از نظام هم بوده ایم که با خرد و تدبیر برای ایجاد وحدت ملی منافات دارد . بیان اظهاراتی توسط آقای جهانگیری در همان روز اول در مشهد که برنامه ریزی این اعتراضات را به جناح رقیب نسبت داد و یا نقل مطلب دروغی توسط غلامحسین کرباسچی و استقبال وسیع اصلاح طلبان و پخش گسترده خبردروغ احضار آقای علم الهدی توسط شورای امنیت ملی در فضای مجازی خصوصا توسط رسانه های اصلاح طلب و ارائه تحلیلی از طرف عباس عبدی در مورد نقش جناح رقیب در حوادث و نشر گسترده آن در فضای مجازی توسط رسانه های اصلاح طلب و یا تحلیل آقای رییس جمهور که مردم غیر از مشکلات معیشتی مشکل نبود فضای آزاد سیاسی را هم دارند ؛ همه و همه این دم خروس را در جیب اصلاح طلبان و فتنه گران نمایان کرده و نشان میداد که آنها از شرایط پیش آمده خرسند هستند و در نتیجه شاهد نوشتن مقالات و مطالبی در رسانه های مکتوب فتنه گران هستیم که خواستار بازنگری و اصلاح قانون اساسی و تجدید نظر در اصول مربوط به رهبری شده اند . خواسته ای که زمین تا آسمان با خواسته مردم فرق می کند.

۸- مقام معظم رهبری از ابتدای دولت یازدهم بارها تاکید کرده اند که نسبت به فتنه حساس هستند و باید دولت مرز خود را با فتنه گران جدا کند . متاسفانه عدم توجه به این مطالبه رهبری و اختلاط گسترده فتنه گران نشان دار با دولت و در راس امور حساس کشور باعث ناتوانی دولت در اداره اینگونه حوادث و مشکلات امنیتی در کشور شده و از طرفی رسوخ و نفوذ ایادی دشمن و جواسیس آمریکا و اسراییل و انگلیس و فرانسه در مراکز حساس تصمیم گیری شده و ضعف دولت را دو چندان کرده است .

۹- و اما چه باید کرد؟ پاسخ روشن است .

الف : دولت باید هرچه سریعتر به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم رسیدگی کند .

ب : کمترین کار برای شنیدن صدای مردم و پاسخ به ندای مردم ؛ ترمیم کابینه و تعویض وزرای فلج اقتصادی و روی کار آوردن افرادی انقلابی و مسئول و با رویکردی جهادی برای حل مشکلات مردم است .

ج : دولت باید باور کند که از وزیر لوس و ننر و بی عرضه و ناتوانی مثل آخوندی که با سوء استفاده از موقعیت سیاسی خود صاحب صدها میلیارد تومان ثروت شده و هیچ کاری برای آسایش و رفاه مردم نکرده ؛ بعد از اینهم کاری بر نمی آید . باید او و امثال او را هرچه سریعتر عوض کرده و جوانان متخصص مومن به انقلاب که فراوان هم هستند را بکارگیرد تا بتواند در میان مردم سر خودش را بلند کند و گرنه یک هجوم دیگر مردم انقلابی و گرسنه و بیکار طومار دولت را درهم خواهد پیچید.

د : مبارزه با فساد و اشرافی گری بطور واقعی و جدی و در هر رده ای از مسئولین کشوری باید با جدیت دنبال شود.

ه : امروز روز وحدت است . دولت و جناح رقیب باید به کمک یکدیگر آمده و مشکلات مردم را حل کنند . رقابتهای بیحاصل نتیجه ای جز نارضایتی بیشتر مردم نخواهد داشت.

۱۰- آنها هم که دانسته و ندانسته قصد دارند حرکت اعتراضی مردم را بر علیه نظام تفسیر کنند بدانند که خوابشان تعبیر نخواهد شد . این مردم هرچقدر هم مشکلاتشان زیاد باشد و فشارها افزایش یابد بازهم خودشان از انقلاب دفاع خواهند و بساط ضد انقلاب و فتنه گر را در چشم بهم زدنی برخواهند چید و امنیت را درکشور برقرار خواهند نمود.

 

محسن شاطرزاده

تهران ۱۱ دیماه ۱۳۹۶