مروری بر برجام : فرصتها و تهدیدها
محسن شاطرزاده
۷ تیر ۱۴۰۱
هر چند که انجام مذاکرات برجامی تصمیم نظام بود ولی روند مذاکرات و خروجی برجام مصالح ملی را تامین نکرد و به جایی رسید که به تعبیر مقام معظم رهبری تبدیل به "خسارت محض" شد .
آنچه که برجام را تبدیل به خسارت محض کرد آفات زیر بود که در سال ۱۳۹۴ مقام معظم رهبری از آنها یاد کردند :
۱- اعتماد به غرب
۲- شتابزدگی و عجله در اجرا
۳- ساده انگاری مسئولین ذیربط
و مضاف بر اینها عدم رعایت خطوط قرمز مطرح شده توسط رهبری و عدم رعایت سیاست اجرای گام به گام باعث از دست رفتن تمامی برگهای برنده ایران در مقابل طرف غربی شد تا جایی که به آنها جرات داد سالها به لطایف الحیل و وقت گذرانی زیر بار تعهدات خود نرفته و در نهایت توسط دیوانهای به نام ترامپ پاره کردن برجام و خروج از آن توسط آمریکا رقم بخورد.
آنچه در روند مذاکرات هستهای در دولت قبل شاهد بودیم، در هم تنیدگی بیشازاندازه مؤلفههای اقتصادی به مذاکرات بود. طبیعتاً تحریمها بر تراز تجاری، تولید درآمد و جذب سرمایهگذاری برای اقتصاد ایران مؤثر است؛ اما جالب اینجا است که طی هشت سال دولتهای یازدهم و دوازدهم، مذاکره برای رفع تحریمها از خود تحریمها اثرات بیشتری بر اقتصاد کشور گذاشته است. درواقع رویکردهای گذشته باعث شده تا کوچکترین خبر در میز مذاکره، تأثیرات غیرواقعی در بازار پول و نظام ارزی ایران ایجاد نماید.
اصولا تحریمها ابزار آمریکا در جنگ علیه ایران است و هرگز آنرا از دست نخواهد داد ولی برای آمریکا رژیم تحریمها و شل و سفت کردن تحریمها مهمتر از خود تحریم است . قصد اصلی آمریکا و غرب این است که با نگه داشتن ابزار تحریمها و بازیهای موقت و توافقات موقت اقتصاد ایران را شرطی نگه داشته و دائما شوک وارد کند . اگرچه شرطیسازی اقتصاد ایران با برجام از مهمترین اهداف طرف غربی است، ولیکن نقش دولت گذشته در جلوگیری از این فرآیند، تا حد زیادی انفعالی بوده است. در این زمینه، تلاش دولت سیزدهم در جهت اصلاح رویه گذشته قابل تقدیر است، اما این دولت کار سختی در پیش روی خود دارد .
هرچند که قانون مجلس تا حدودی پشتوانه لازم را برای حضور موثرتر و مقتدرانهتر دولت در مذاکرات فراهم کرده ولی ضعف اصلی در متن برجام است که امکان هیچگونه ابتکار عملی را برای خروج ایران از برجام فراهم نکرده و هرگونه اقدام ایران برای خروج از برجام منجر به فعال شدن مکانیزم ماشه و برگشت تحریمهای سازمان ملل خواهد شد ، مضافا اینکه در پیوستهای محرمانه و بر اساس قولهای دولتمردان قبلی به طرفهای غربی و تعهد سپردن به برجامهای ۲ و ۳ و ۴ و پذیرفتن مذاکرات موشکی و منطقهای عملا موجب تجری طرفهای غربی و فشار مضاعف بر کشورمان شد که با ابتکار عمل رهبری و نیروهای مسلح کشورمان تا حدودی با آن مقابله شد.
آنچه باید در موضعگیریهای اعلامی و اعمالی دولت، بر هر موضوع دیگری غلبه پیدا کند، این است که دولت اقتصاد و معیشت را به مذاکره گره نخواهد زد. تأکید فزاینده بر رفع تحریمها در مذاکرات در دولت قبل، بدون اشاره به سایر ظرفیتهای موجود برای توسعه اقتصادی کشور، مؤثر افتادن تحریمها بر اقتصاد را به افکار عمومی القا کرده و بیشک کمک به هدف دشمن در شرطیسازی اقتصاد ایران بود.
دور جدید مذاکرات در دوحه قطر دو تفاوت عمده با مذاکرات وین دارد . تفاوت اول اینکه در قطر مذاکرات ۱+۲ است که بجای ۱+۵ انجام میشود ؛ به عبارتی یک گام بزرگ در جهت مذاکره مستقیم با آمریکا برداشته شده و سایر کشورهای غربی و چین و روسیه از مذاکرات حذف شده اند . هر چند رابرت مالی به عنوان نماینده اروپایی ها در دوحه حضور دارد ولی قطعا نقشی بیشتر از یک پیک و نامه رسان بازی نمیکند چون مذاکرات باقری و مالی غیر مستقیم است و رابرت مالی مجبور است پیام هر طرف را به طرف دیگر منتقل کند و تفاوت دوم در این است که در این مذاکرات ایران برگهای برنده خوبی در دست دارد ؛ حجم قابل توجه اورانیوم ۶۰ درصد و نیز خاموش کردن دوربینهای آژانس و شرایط جدید اوکراین و ضعف طرف غربی همه کمک میکند که ایران بتواند امتیاز بیشتری از آمریکا بگیرد مشروط به آنکه مراقبت شود تیم مذاکره کننده مجددا به آفات سهگانه برجام(اعتماد به غرب؛ شتابزدگی و تعجیل ؛ ساده انگاری) دچار نشود . علاوه بر آن حتما باید طراحی گام به گام نموده و در مقابل هر اقدام طرف غربی فقط یک گام از طرف ایران برداشته شود.
ظواهر امر نشان میدهد که مذاکرات قطر دور نهایی مذاکرات برجامی خواهد بود و انعطافهایی از طرف ایرانی نشان داده خواهد شد ولی باید هشیار بود که آمریکا دشمن غدار و حیله گری است که هرگز نمیتوان به او اعتماد کرد و خوشبین بود. هرچند موافقت با هر طرح موقتی حرکت در مسیر بی ثباتی کشور است ولی هرگز نباید اداره کشور و توسعه اقتصاد ملی را به حل مسئله برجام گره زد.
- توسط محسن شاطرزاده
- تحلیل روز