جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۰۴:۲۰

دکتر محسن شاطرزاده

مدیرعامل شرکت فن آوران انرژی پاک مجری اولین نیروگاه 100 مگاواتی بادی در شهرستان خواف استان خراسان


عضو هیات علمی ؛ استادیار

English Version

یادداشت هفته - دکتر شاطرزاده

مروری بر برجام : فرصتها و تهدیدها
  • ۱۴۰۱/۴/۲۵ - ۰۱:۰۲
  • توسط محسن شاطرزاده

مروری بر برجام : فرصتها و تهدیدها

 

محسن شاطرزاده

۷ تیر ۱۴۰۱

هر چند که انجام مذاکرات برجامی تصمیم نظام بود ولی روند مذاکرات و خروجی برجام مصالح ملی را تامین نکرد و به جایی رسید که به تعبیر مقام معظم رهبری تبدیل به "خسارت محض" شد .

آنچه که برجام را تبدیل به خسارت محض کرد آفات زیر بود که در سال ۱۳۹۴ مقام معظم رهبری از آنها یاد کردند : ۱

 

- اعتماد به غرب

۲- شتابزدگی و عجله در اجرا

۳- ساده انگاری مسئولین ذیربط

و مضاف بر اینها عدم رعایت خطوط قرمز مطرح شده توسط رهبری و عدم رعایت سیاست اجرای گام به گام باعث از دست رفتن تمامی برگهای برنده ایران در مقابل طرف غربی شد تا جایی که به آنها جرات داد سالها به لطایف الحیل و وقت گذرانی زیر بار تعهدات خود نرفته و در نهایت توسط دیوانه‌ای به نام ترامپ پاره کردن برجام و خروج از آن توسط آمریکا رقم بخورد. 

 

آنچه در روند مذاکرات هسته‌ای در دولت قبل شاهد بودیم، در هم تنیدگی بیش‌ازاندازه مؤلفه‌های اقتصادی به مذاکرات بود. طبیعتاً تحریم‌ها بر تراز تجاری، تولید درآمد و جذب سرمایه‌گذاری برای اقتصاد ایران مؤثر است؛ اما جالب اینجا است که طی هشت سال دولتهای یازدهم و دوازدهم، مذاکره برای رفع تحریم‌ها از خود تحریم‌ها اثرات بیشتری بر اقتصاد کشور گذاشته است. درواقع رویکردهای گذشته باعث شده تا کوچک‌ترین خبر در میز مذاکره، تأثیرات غیرواقعی در بازار پول و نظام ارزی ایران ایجاد نماید.  

 

اصولا تحریمها ابزار آمریکا در جنگ علیه ایران است و هرگز آنرا از دست نخواهد داد ولی برای آمریکا رژیم تحریمها و شل و سفت کردن تحریمها مهمتر از خود تحریم است . قصد اصلی آمریکا و غرب این است که با نگه داشتن ابزار تحریمها و بازیهای موقت و توافقات موقت اقتصاد ایران را شرطی نگه داشته و دائما شوک وارد کند . اگرچه شرطی‌سازی اقتصاد ایران با برجام از مهم‌ترین اهداف طرف غربی است، ولیکن نقش دولت گذشته در جلوگیری از این فرآیند، تا حد زیادی انفعالی بوده است. در این زمینه، تلاش دولت سیزدهم در جهت اصلاح رویه گذشته قابل تقدیر است، اما این دولت کار سختی در پیش روی خود دارد .

 

هرچند که قانون مجلس تا حدودی پشتوانه لازم را برای حضور موثرتر و مقتدرانه‌تر دولت در مذاکرات فراهم کرده ولی ضعف اصلی در متن برجام است که امکان هیچگونه ابتکار عملی را برای خروج ایران از برجام فراهم نکرده و هرگونه اقدام ایران برای خروج از برجام منجر به فعال شدن مکانیزم ماشه و برگشت تحریمهای سازمان ملل خواهد شد ، مضافا اینکه در پیوستهای محرمانه و بر اساس قولهای دولتمردان قبلی به طرفهای غربی و تعهد سپردن به برجامهای ۲ و ۳ و ۴ و پذیرفتن مذاکرات موشکی و منطقه‌ای عملا موجب تجری طرفهای غربی و فشار مضاعف بر کشورمان شد که با ابتکار عمل رهبری و نیروهای مسلح کشورمان تا حدودی با آن مقابله شد.  آنچه باید در موضع‌گیری‌های اعلامی و اعمالی دولت، بر هر موضوع دیگری غلبه پیدا کند، این است که دولت اقتصاد و معیشت را به مذاکره گره نخواهد زد. تأکید فزاینده بر رفع تحریم‌ها در مذاکرات در دولت قبل، بدون اشاره به سایر ظرفیت‌های موجود برای توسعه اقتصادی کشور، مؤثر افتادن تحریم‌ها بر اقتصاد را به افکار عمومی القا کرده و بی‌شک کمک به هدف دشمن در شرطی‌سازی اقتصاد ایران بود.

 

دور جدید مذاکرات در دوحه قطر دو تفاوت عمده با مذاکرات وین دارد . تفاوت اول اینکه در قطر مذاکرات ۱+۲ است که بجای ۱+۵ انجام میشود ؛ به عبارتی یک گام بزرگ در جهت مذاکره مستقیم با آمریکا برداشته شده و سایر کشورهای غربی و چین و روسیه از مذاکرات حذف شده اند . هر چندرابرت مالی نماینده اروپایی ها در دوحه حضور دارد ولی قطعا نقشی بیشتر از یک پیک و نامه رسان بازی نمیکند چون مذاکرات باقری و مالی غیر مستقیم است و بورل مجبور است پیام هر طرف را به طرف دیگر منتقل کند و تفاوت دوم در این است که در این مذاکرات ایران برگهای برنده خوبی در دست دارد ؛ حجم قابل توجه اورانیوم ۶۰ درصد و نیز خاموش کردن دوربینهای آژانس و شرایط جدید اوکراین و ضعف طرف غربی  همه کمک میکند که ایران بتواند امتیاز بیشتری از آمریکا بگیرد مشروط به آنکه مراقبت شود تیم مذاکره کننده مجددا به آفات سه‌گانه برجام(اعتماد به غرب؛ شتابزدگی و تعجیل ؛ ساده انگاری) دچار نشود . علاوه بر آن حتما باید طراحی گام به گام نموده و در مقابل هر اقدام طرف غربی فقط یک گام از طرف ایران برداشته شود.

 

ظواهر امر نشان میدهد که مذاکرات قطر دور نهایی مذاکرات برجامی خواهد بود و انعطافهایی از طرف ایرانی نشان داده خواهد شد ولی باید هشیار بود که آمریکا دشمن غدار و حیله گری است که هرگز نمیتوان به او اعتماد کرد و خوشبین بود. هرچند موافقت با هر طرح موقتی حرکت در مسیر بی ثباتی کشور است ولی هرگز نباید اداره کشور و توسعه اقتصاد ملی را به حل مسئله برجام گره زد.

اهمیت گروه بریکس و ضرورت پیوستن ایران به بریکس
  • ۱۴۰۱/۴/۲۵ - ۰۰:۵۶
  • توسط محسن شاطرزاده

*اهمیت پیمان بریکس و ضرورت پیوستن ایران به بریکس*

 

محسن شاطرزاده

۴ تیر ۱۴۰۱

 

* کشورهای جنوب موتور محرک اقتصادی جهان با ظرفیت تجاری بیش از ۱۶ هزار میلیارد دلار

** ضرورت اولویت همکاریهای جنوب - جنوب در سیاست خارجی کشورمان

*** سازمان همکاریهای بریکس(برزیل ؛ روسیه؛ هند ؛ چین و آفریقای جنوبی)

- تشکیل : ۲۰۰۹ روسیه

- جمعیت : ۴۵ درصد جمعیت جهان

- مساحت : ۲۹ درصد مساحت جهان

- تولید ناخالص : ۳۸ درصد تولید ناخالص جهانی

- دو قدرت جهانی (چین و روسیه ) و سه قدرت منطقه‌ای( برزیل و هند و آفریقای جنوبی)

 

* تمرکز بریکس بر :

- روشهای بهبود وضعیت اقتصادی

- اصلاح نظام مالی در جهان

- برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک یکدیگر

- همکاریهای ارزی

- افزایش مبادلات تجاری

- ایفای نقش موثرتر و بیشتر در امور اقتصادی جهان

- کاهش وابستگی به آمریکا و اروپا با استفاده از پتانسیل کشورهای درحال توسعه برای تغییر مناسبات اقتصاد جهانی و عادلانه تر کردن آن

- تاسیس بانک توسعه و ذخیره ارزی جنوب در مقابل نهادهای مالی غرب مانند بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول

- جایگزین کردن سیستم پیام رسان مالی سویفت با سیستم پیام رسان مالی بریکس

 

* تقسیم کار نانوشته بریکس (تا قبل از پیوستن آفریقای جنوبی)

- چین : کارخانه اقتصاد و تولید جهانی

- برزیل : فروشگاه مواد غذایی جهان

- هند : ارائه دهنده خدمات اقتصاد جهانی

- روسیه : پمپ بنزین جهانی

 

* در حوزه بین‌المللی - سیاسی:

- ایفای نقش موثر در یاری رساندن به کشورهای در حال ورشکستگی

- تاثیر گذاری مثبت بر بحرانهای اقتصادی و سیاسی مهم جهان

- نقش آفرینی در مسایل مهم جهان و تنش های منطقه‌ای مانند سوریه و افغانستان و عراق و سودان و تحریم ایران

- مخالفت با تحریم یکجانبه آمریکا علیه ایران

- مقابله با تسلط غرب با نهادهای بین‌المللی

- مخالفت با یکجانبه گرایی آمریکا

 

*ایران و بریکس:

- موقعیت ژئوپولیتیک و ژئو استراتژیک ایران

- منابع عظیم نفت و گاز

- امکان جایگزینی راحت شرکتهای غربی با شرکتهای بریکس برای رفع نیازمندیهای تکنولوژیک ایران

- قدرت منطقه‌ای ایران در غرب آسیا

- علاقمندی کشورهای بریکس به منطقه خاورمیانه و مسئله فلسطین با توجه به نفوذ ایران در عراق و سوریه و لبنان و یمن و افغانستان

- فرصتهای متقابل اقتصادی ایران و بریکس

"الگوی توسعه" یا "الگوی پیشرفت" ؟
  • ۱۴۰۰/۷/۱۲ - ۱۸:۱۸
  • توسط محسن شاطرزاده

"الگوی توسعه" یا "الگوی پیشرفت" ؟

 

محسن شاطرزاده

۱۲ مهر ۱۴۰۰

سالهاست که از طرف نخبگان کشور موضوع "توسعه" مطرح می‌باشد و در مقابل مقام معظم رهبری برای اصلاح نگاه نخبگانی مقوله "الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت" را مطرح کردند . در این خصوص لازم است بگویم که "توسعه" به هیچ وجه معادل "پیشرفت" نیست و اگر هم رهبری تعمد در بکار گیری کلمه "پیشرفت" داشته و دارند به دلیل اصلاح خطای نخبگانی در استعمال کلمه "توسعه" بوده و هست .

 

در مقوله "توسعه" فقط ابعاد مادی پیشرفت مد نظر هست و به هیچ وجه عوامل اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی و عدالت اجتماعی و ..... مد نظر نیست در صورتیکه در مقوله "پیشرفت" نگاه به همه این حوزه ‌ها آنهم بطور متوازن مطرح است و باید برای همه مقولات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی و حتی سیاسی برنامه داشت. الگوی توسعه غربی ضد عدالت اجتماعی و فقرآفرین و فاقد نگاه به عدالت اجتماعی است در صورتی که در "الگوی پیشرفت اسلامی و ایرانی" نگاه به همه جوانب است.

 

متاسفانه سازمان برنامه و بودجه متهم شماره یک در عدم ارائه برنامه پیشرفت همه جانبه در کشور ما بوده و هست و همه برنامه های توسعه‌ای که تاکنون تدوین کرده است ترجمانی از برنامه های غربی و یا شرقی بوده است و هیچگاه مدل بومی برای پیشرفت کشور از طرف سازمان برنامه ارائه نشده است.

 

خاطرم هست در سال ۱۳۸۵ که معاون وزیر صنایع بودم همراه با هیاتی در سفری به چین ملاقاتی هم با وزیر برنامه ریزی چین داشتیم . وزیر چینی نقل میکرد که چینی ها همه الگوهای توسعه غربی و روسی و ژاپنی و حتی کره جنوبی را دنبال کردند ولی هیچگاه موفق به توسعه متوازن نشدند و نهایتا تصمیم گرفتند که الگوی بومی چینی توسعه را طراحی کرده و به اجرا درآورند و از آن زمان شاهد سونامی پیشرفت چین بوده‌ایم . تاکید آن وزیر چینی بر آن بود که حتی الگوی توسعه چینی هم مناسب ایران نیست و باید الگوی بومی پیشرفت ایرانی را تدوین کرده و پیاده کنیم ، امری که متاسفانه در باور هیچکدام از نخبگان و متخصصین برنامه ریزی کشور نبوده است .

 

تاکید رهبری برای تدوین "الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت" هم ناظر به این مقوله مهم "الگوی بومی" می باشد که متاسفانه دهها سال در سازمان برنامه ما از آن غفلت شده است .

 

اگر احمدی نژاد پس از روی کار آمدن تصمیم به شخم زدن چهار وزارتخانه و نهاد و سازمان از جمله سازمان برنامه گرفت به علت فساد نهادینه شده در آنها از جمله فساد گسترده در سازمان برنامه بود. وزرا و استانداران و دیگر مسئولین همه یاد گرفته بودند که چطور با تطمیع و لابی و سکه پخش کردن به سراغ مدیران سازمان برنامه بروند تا بودجه بیشتری بگیرند. هنوز در کشور ما بخشی نگری حرف اول را می‌زند و هر مسئولی دنبال آن است که خر خودش را ازپل بگذراند ولو به قیمت نابودی بخش دیگری از این کشور باشد . اگر هنوز شاهد فقر و محرومیت در استانهایی مانند خوزستان و سیستان و ایلام و کهکیلویه و خراسان جنوبی هستیم به علت اعمال تبعیض های ناروایی است که در بودجه ملی روا داشته شده است و در این میان متهم اصلی سازمان برنامه است که توزیع منابع ملی را عادلانه انجام نداده است .

 

اگر امروز رییس جمهور مجبور میشود برای پیشرفت مناطق محروم شخصا به این مناطق سفر کند برای جبران قصور و خطایی است که سازمان برنامه داشته و بودجه را عادلانه و متوازن توزیع نکرده است . اگر امروز با فقر گسترده در میان مردم مواجه هستیم و ضریب جینی و شکاف طبقاتی هر روز افزایش می‌یابد به دلیل آن است که سازمان برنامه برنامه‌ای برای فقر زدایی تدوین نکرده است .

 

لازم است سوال شود سازمان برنامه و بودجه در طول این چهل سال بعد از انقلاب چه گلی به جمال کشور زده و چه الگوی بومی برای پیشرفت متوازن و همه جانبه کشور تدوین کرده است غیر از اینکه دائما به تهیه ترجمه الگوهای غربی و شرقی و یا اختلاط و التقاطی از آنها مشغول باشد و غیر از اینکه مدیران و کارشناسان سازمان برنامه دائما به فکر خویش و امتیازگیریهای فراوان و دریافت بالاترین حقوقها و تصویب بیشترین امتیازات و فوق‌العاده‌ها و همطرازی با اعضای هیات علمی و ..... باشند.

 

پیشرفت کشور محقق نخواهد شد مگر اینکه تحول اساسی در منطق و فکر و اندیشه برنامه‌ریزان کشور و بازگشت به پارامترهای بومی و فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی و دینی و اعتقاد عمیق به عدالت اجتماعی صورت پذیرد. در این مقوله بحث زیاد است .

 

محسن شاطرزاده

www.shaterzadeh.ir

نقدی بر طرح دو فوریتی "الزام دولت به فعال سازی دیپلماسی اقتصادی"
  • ۱۴۰۰/۷/۱۰ - ۱۹:۳۰
  • توسط محسن شاطرزاده

نقدی بر طرح دو فوریتی نمایندگان مجلس با موضوع "الزام دولت به فعال سازی دیپلماسی اقتصادی"

 

محسن شاطرزاده

سفیر اسبق ایران در برزیل

تهران - ۱۰ مهر ۱۴۰۰

تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی دو فوریتی تحت عنوان "الزام دولت به فعال سازی دیپلماسی اقتصادی" تهیه کرده‌اند و پیش نویس آنرا جهت اعلام نظرات و نهایتا جمع آوری امضای نمایندگان موافق و ارائه طرح در صحن مجلس عرضه کرده اند(پیوست) . به این بهانه ضروری دانستم چند نکته را در ارتباط با موضوع مهم "دیپلماسی اقتصادی" بیان کنم:

۱- نکات خوبی در مقدمه طرح پیشنهادی بیان شده اما متن ماده واحده پیشنهادی دارای اشکالات متعدد است که عملا طرح را حتی در صورت تصویب بی‌خاصیت و غیر قابل اجرا میکند . ذیلا به برخی از این موارد اشاره میشود.

 

 

۲- همانگونه که مقام معظم رهبری هم در دیدار با نمایندگان مجلس تاکید کردند باید اولویت بررسی قوانین با لوایح پیشنهادی دولت باشد و نمایندگان حتی الامکان کمتر به ارایه طرح قانونی بپردازند تا دولت راحت تر بتواند به اجرای قوانین مصوب بپردازد و تحت فشار قرار نگیرد لذا پیشنهاد میشود اگر هم نمایندگان اصرار بر ارائه طرح دارند موضوع طرح را تغییر داده و به دولت یک ضرب الاجل سه تا شش ماهه برای ارائه لایحه دیپلماسی اقتصادی فرصت بدهند تا لایحه پیشنهادی دولت ارائه شود.

 

 

۳- همانطور که در مقدمه طرح به خوبی بیان شده ؛ دیپلماسی اقتصادی در سه محور زیر تبلور می یابد :

 

۳-۱ : دسترسی به بازار های خارجی

۳-۲ : جذب سرمایه گذاری مستقیم

۳-۳ : اثر گذاری بر تعاملات ، اسناد و مقررات بین المللی

 

 بدیهی است که وزارت خارجه به تنهایی نمیتواند از عهده این وظایف برآید و مجموعه دستگاههایی مانند وزارت اقتصاد و وزارت صمت و بانک مرکزی و اتاق بازرگانی و وزارت نفت و وزارت راه و دیگر وزارتخانه های اقتصادی و حتی مجلس شورای اسلامی هرکدام بخشی از این وظایف را بر عهده دارند و در اولین گام این وظیفه مجلس شورای اسلامی است که نسبت به تسهیل قوانین و مقررات و اصلاح ساختارهای قانونی و ایجاد مدیریت متمرکز در روابط اقتصادی خارجی اقدام کند.

 

۴- وزارت امور خارجه نه از نظر ساختار و نه از نظر اختیارات و وظایف نمیتواند عهده دار این وظایف بشود و لازم است هم ساختار وزارت خارجه مرتبط با این وظایف متحول شده و هم نیروی انسانی مناسب تربیت کند و هم اینکه قانون وظایف و اختیارت وزارت خارجه تجدید نظر و متحول شود تا بتوان از وزارت خارجه چنین انتظاراتی را داشت و البته مجلس شورای اسلامی برای انجام این اصلاحات در کوتاه ترین زمان ممکن وظیفه سنگینی بر دوش دارد.

 

۵- قطعا وزارت خارجه باید هماهنگ کننده و تسهیل کننده و بستر ساز همه فعالیتها و روابط خارجی کشور باشد ولی ابزار های مدیریتی لازم برای این هماهنگیها را در اختیار ندارد که باید به نحوی تدبیر کرده و مدیریت وزارت خارجه را در حوزه دیپلماسی اقتصادی تقویت و حمایت کرد.

 

۶- هم اکنون روابط اقتصادی خارجی بصورت جزیره های مجزا در وزارتخانه های مختلف مدیریت میشوند که نه تنها هم‌افزایی ندارند بلکه بعضا مصوبات و تصمیمات یکدیگر را خنثی هم میکنند ، به عنوان مثال :

 

الف - سازمان سرمایه گذاری خارجی ، بانک توسعه صادرات ، شرکت سرمایه گذارهای خارجی ایران(ایفیک) و گمرکات کشور در ساختار وزارت اقتصاد و دارایی حضور دارند.

 

ب- سازمان توسعه تجارت ، صندوق ضمانت صادرات ، سازمان استاندارد، بورس کالا و شورایعالی صادرات در ساختار وزارت صمت تعریف شده‌اند.

 

 

ج- اتاق بازرگانی ، اتاق تعاون و شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی هرکدام بصورت انتزاعی فعالیت میکنند .

 

 

د - حمل و نقل ، بنادر ، کشتیرانی و بازرگانی هوایی در مدیریت وزارت راه و شهر سازی هستند.

 

ه- بازارچه های مرزی و پیله‌وریهای مرزنشینان زیر نظر وزارت کشور و نیروی انتظامی فعالیت میکنند.

و- بانک مرکزی و وزارت نفت و ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز هم که مستقل عمل میکنند.

 

 

لازمه موفق شدن در دیپلماسی اقتصادی ایجاد یک تمرکز مدیریت و هماهنگی بین نهادهای ذکر شده است تا بتوان هم‌افزایی بین نهادهای مختلف را به حداکثر رساند و انتظار ایفای این نقش توسط وزارت خارجه با اختیارات و ساختار امروزی انتظار درستی نخواهد بود.

 

۷- شاید طرح ایده‌آل این باشد که وزارت امور خارجه تبدیل به وزارت روابط و تجارت خارجی بشود ولی تا تشکیل چنین وزارتخانه‌ای زمان طولانی باید در انتظار بود هرچند که توصیه میشود مجلس شورای اسلامی با کمک وزارت امور خارجه هر چه سریعتر استارت این کار را زده و نسبت به ایجاد تحول در ساختار و نیز تحول در وظایف و اختیارات وزارت خارجه اقدام نماید.

 

۸- برای هرگونه اقدام تحولی و موفقیت در حوزه دیپلماسی خارجی باید در سیاست گذاری و مدیریت مجموعه نهادهای متولی در اقتصاد خارجی کشور تمرکز ایجاد کرده و زیر نظر بالاترین مقام اجرایی کشور یعنی ریاست جمهوری اداره شوند (اتفاقی که در ترکیه از سال ۲۰۰۵افتاد) لذا با توجه به زمانبر بودن تصویب قانون در مجلس شورای اسلامی پیشنهاد میکنم آقای رییس جمهور با استفاده از اختیارات وسیع خود در شورایعالی اداری اقدامات زیر را بعمل آورند :

 

الف : انتصاب یک نفر به عنوان معاون رییس جمهور در سرمایه گذاری و تجارت خارجی با اختیارات ویژه و گسترده

 

ب - انتزاع سازمان سرمایه گذاری خارجی و بانک توسعه صادرات و شرکت سرمایه گذاریهای خارجی ایران و بخشی از گمرکات ایران (متولی سیاستها و راهبردهای گمرکی) از وزارت اقتصاد و دارایی

 

ج- انتزاع بازرگانی خارجی و سازمان توسعه تجارت و صندوق ضمانت صادرات و سازمان استاندارد و شورایعالی صادرات کشور از وزارت صمت

 

د- انتزاع شورای هماهنگی روابط اقصادی خارجی کشور از وزارت خارجه

 

ه - انتزاع مدیریت بازارچه های مرزی و پیله‌وریهای مرزنشین از وزارت کشور

 

و - انتزاع مدیریت سیاستهای خارجی و بین الملل بانک مرکزی و وزارت نفت و وزارت راه و سایر نهادهای اقتصادی کشور و انتقال نهادهای منتزع شده به تشکیلاتی زیر نظر معاونت جدید "سرمایه گذاری و تجارت خارجی" رییس جمهور و ایجاد تمرکز در توسعه روابط اقتصادی خارجی

 

۹ - تجمیع توان صادراتی کشور (اعم از کالا و خدمات مهندسی) و تشکیل کنسرسیومهای بزرگ صادراتی (۶ تا ۸ کنسرسیوم) در حوزه هایی که کشور دارای مزیت نسبی و یا مزیت مطلق است و پشتبانی همه جانبه از آنها برای حضور قدرتمند در بازارهای بین المللی البته وزارت خارجه میتواند نقش پررنگی در این ساختار داشته و تا تصویب ساختار جدید وزارت روابط خارجی ، تصدی دبیرخانه و انجام هماهنگی ها را در معاونت جدید ریاست جمهوری بر عهده داشته باشد .

 

تبصره : در صورتیکه نظر بر ایجاد معاونت جدید برای ریاست جمهوری نباشد میتوان این وظایف در حوزه سرمایه گذاری و سیاست خارجی را به معاون اقتصادی رییس جمهور هم محول کرد.

 

محسن شاطرزاده

تهران - ۱۰ مهر ۱۴۰۰

www.shaterzadeh.ir

لزوم توجه ویژه به مدیریت استراتژیک در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران
  • ۱۴۰۰/۶/۲۸ - ۱۶:۵۱
  • توسط محسن شاطرزاده

لزوم توجه ویژه به مدیریت استراتژیک در سازمان گسترش و نوسازی صنایع به عنوان مهمترین سازمان توسعه‌ای کشور

 

محسن شاطرزاده

تهران - ۲۴ شهریور ۱۴۰۰

 

بدون شک سازمان های توسعه ای، اهرم های قدرتمند پیشرفت اقتصاد هر کشور هستند . در این میان سازمان گسترش و نوسازی صنایع کشور به عنوان مهمترین سازمان توسعه‌ای کشور جایگاه ویژه ای دارد ولی متاسفانه سالهاست که از ایفای نقش خود بازمانده است .

سهم وزارت صمت در تولید ناخالص داخلی کشور بیش از ۴۲ درصد است که در این میان سهم صنعت بیش از ۲۰ درصد یعنی یک پنجم اقتصاد و تولید ملی است . در حالی که گذر ایام موجب فرسودگی صنایع و کهنه شدن تکنولوژیهای موجود میشود لازم است حاکمیت کشور برای بازسازی و نوسازی صنعت کشور برنامه ریزی ویژه کند .

سازمان گسترش و نوسازی صنایع کشور متولی سیاستهای حاکمیتی کشور است که باید به ایفای این نقش مهم بپردازد ولی متاسفانه سالهاست که بجای آن به بنگاه داری پرداخته است . تغییر نگاه حاکمیتی به نگاه بنگاه داری در مدیریت سازمان گسترش لطمات شدیدی به جایگاه سازمان گسترش وارد کرده و عملا این سازمان را به حیات خلوت اصحاب ثروت و قدرت و حضور جناحها و احزاب مختلف در بدست گیری مدیریت آن تبدیل کرده و حضور مدیران ضعیف و حزبی و لابیگر ضربات متعددی بر پیکر نحیف این سازمان وارد آورده و آنرا به ابزاری در دست اصحاب قدرت و رانت خواهان سودجو تبدیل کرده است . توسعه صنعتی و اقتصادی از تمام جنبه‌‌ها به یکدیگر متصل هستند و نمی‌توان ازتباط ایجاد شده میان آن‌ها را منفک نمود.

برای داشتن اقتصادی پویا و صنعتی شکوفا باید هر دو در کنار یکدیگر رشد کرده و برنامه‌های مناسبی برای این پیشرفت وجود داشته باشد. رشد اقتصادی از اموری است که نیازمند تصمیم‌های دولتی بوده و شاید شرکت‌های خصوصی آنچنان که باید در این زمینه نتوانند فعالیت داشته باشند با این حال در توسعه صنایع حضور مثبت شرکت‌های خصوصی بسیار مهم است.

یکی از وظایف عمده این سازمان‌ ایجاد ارتباط میان صنعت و اقتصاد و همچنین تسهیل برخی قوانین برای شرکت‌هایی است که می‌خواهند به صنعت کشور کمک کنند. وظیفه اصلی این سازمان‌ بیشتر در زمینه تسهیل فعالیت‌های صنعتی از طریق توسعه تکنولوژی در کشور، شبکه گستری و به هم رسانی کسب‌و‌کارها، توسعه مدیریت و منابع انسانی، توسعه صادرات، گسترش سرمایه‌گذاری و جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی است تا از این طریق فعالیت‌های صنعتی را گسترش دهند.

البته باید به این مورد اشاره کرد که سازمان‌های توسعه‌ای، مراکزی هستند که با توجه به شرایط ویژه اقتصادی و صنعتی به وجود می‌آیند. سازمان‌های توسعه‌ای به طور کلی در راستای ایجاد ظرفیت برای کسب و کارها و پیشرفت‌های اقتصادی فعالیت می کند. وجود سازمان‌های توسعه‌ای در هر کشور نیز به یک امر مثبت برای اقتصاد تبدیل شده و باید از ظرفیت سازمان گسترش و نوسازی کشور برای توسعه ؛ بازسازی و نوسازی صنایع بهترین استفاده را کرد و این مهم ممکن نخواهد شد مگر با نگاه حاکمیتی و انتخاب مدیرانی توانا و با تفکر استراتژیک و علمی و با تکیه بر استراتژی توسعه صنعتی کشور .

قطعا وزیر محترم صمت و دولت انقلابی به این مهم توجه داشته و دست اصحاب ثروت و قدرت و رانت جویان و لابیگران و مدیران ضعیف و جناحی را از این سازمان مهم کوتاه خواهند کرد .

پیشنهاداتی برای دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم
  • ۱۴۰۰/۶/۲۸ - ۱۶:۴۶
  • توسط محسن شاطرزاده

پیشنهاداتی برای دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم

 

محسن شاطرزاده

۲۶ شهریور ۱۴۰۰

 

* راهبردهای پیشنهادی:

۱- تغییر رویکرد وزارت خارجه از سیاسی - امنیتی به سیاسی - اقتصادی

۲- تغییر ساختار و تشکیلات وزارت خارجه بر اساس وظایف محوله در توسعه دیپلماسی اقتصادی

۳- تغییر نگاه از بلوک غرب به بلوک شرق و توسعه  همکاریهای جنوب-جنوب

۴- تدوین راهبرد دیپلماسی دولت مقاومت

۵- توجه جدی به حوزه تمدنی ایران در آسیای میانه و قفقاز و شبه قاره هند (اوراسیا)

 

* برنامه اقدام و پلان پیشنهادی برای دستگاه سیاست خارجی:

۱-  حضور وزارت خارجه در تولید ثروت ملی و توجه ویژه به اقتصاد مقاومتی

۲- شکل گیری وزارت روابط خارجی به جای وزارت امورخارجه: لزوم تحول اساسی در سیاست خارجی و چرخش از جهت گیری  سیاسی - امنیتی به سیاسی - اقتصادی

۳- رهایی وزارت خارجه از اسارت برجام :   

     - لزوم انتقال پرونده هسته‌ای از وزارت خارجه به شورای امنیت ملی       - لزوم چرخش جدی نگاه از غرب به جنوب     

    - توجه جدی به حوزه تمدنی ایران در آسیای میانه و قفقاز و اوراسیا با توجه به اهمیت اوراسیا در آینده جهان (هارتلند)

۴-پیگیری مگاپروژه ها و برندسازی از شرکتهای بزرگ ایرانی در فضای بین‌الملل و حمایت همه جانبه از آنها مانند سیاست کره جنوبی در دهه ۱۹۷۰ ( سامسونگ - هیوندای - دوو - ال‌جی و .... )

۵-  لزوم تمرکز وزارت روابط خارجی بر:   

     ۵-۱ : همسایگان به عنوان مهمترین شرکای سیاسی و اقتصادی ایران

     ۵-۲ : منطقه اوراسیا به عنوان هارت لند جهان

     ۵-۳: آسیا خصوصا چین و هند به عنوان قطبهای اقتصادی آتی در دن 

     ۵-۴ : کشورهای جنوب به عنوان موتور محرکه اقتصاد جهانی با اولویت آفریقا ؛ آمریکای لاتین ؛ آسیای جنوب شرقی و خاورمیانه       ۵-۵ : کشورهای اسلامی با اولویت تجارت حلال

۶- تدوین برنامه اقدام چهار ساله با هدف گذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری از سه کیک مهم تجارت جهانی:      

     ۶-۱ : قاچ اول : سهم ۱۰ درصدی از تجارت با همسایگان (۲۳۰ میلیارد دلار)      

    ۶-۲ : قاچ دوم : سهم ۲ درصدی از تجارت حلال :   ( ۱۲۰ میلیارد دلا

    ۶-۳ : قاچ سوم : سهم یک درصدی از همکاریهای جنوب - جنوب : (۱۵۰ میلیارد دلار)

 

** ساختار وزارت خارجه باید متحول شده و بر اساس ماموریتهای محوله تغییر یابد لذا معاونتهای سیاسی باید بر اساس اهمیت نقش آنها ایجاد شوند و براین اساس :

@ تاسیس معاونت جدید کشورهای همسایه و آسیای میانه و اوراسیا پیشنهاد میشود و قویترین سفرا به جای اروپا و مناطق خوش آب و هوا باید به کشورهای همسایه و آسیای میانه اعزام شوند. @@ از توجه ویژه به کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی و استرالیا کاسته شده و از تعداد سفارتخانه ها در این کشورها کاسته شود .

 

@@@ مهمتر از پیمان شانگهای عضویت در پیمان بریکس است . مقدمات این کار در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ انجام شده و موافقت اولیه کشورهای عضو هم گرفته شده است . لازم است با اولویت و جدیت پیگیری عضویت ایران در پیمان بریکس بشود . لذا تاسیس اداره کل پیمانهای اقتصادی زیر نظر معاونت اقتصادی ضروری است.

 

شاطرزاده

ظریف گیت ؛ تلاشی شیطانی برای حل مسئله میدان
  • ۱۴۰۰/۲/۱۶ - ۱۸:۳۱
  • توسط محسن شاطرزاده

ظریف گیت ؛ تلاش شیطانی برای حل مسئله میدان

 

مصاحبه طویل جناب آقای ظریف تحت عنوان تاریخ شفاهی دیپلماسی این دولت متاسفانه حاوی نکات و مطالب متعدد نادرست ؛ متناقض ؛ خلاف امنیت ملی ؛ هزینه آفرین برای کشور ؛ خلاف عزت و اقتدار ملی ؛ همسویی با دشمنان قسم خورده نظام و هماهنگ با نقشه های شوم شیطانی آنها بود . قطعا طراحان و برنامه‌ریزان تهیه این برنامه تاریخ شفاهی فتنه و نقشه بزرگتری را در مقابله با نظام اسلامی تدارک دیده‌ بودند ولی قطعا به مصداق و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین تیر آنها کمانه کرده و به خودشان بازخواهد گشت و تاسف برای آقای ظریف است که بازی خورده این جریان فاسد شده و اولین قربانی طرح آنها شود.

آقای ظریف در کمال ناجوانمردی به اسوه تقوا و جهاد و شهادت و مرد میدان شهید حاج قاسم سلیمانی خرده میگیرد که چرا میدان را به نفع دیپلماسی ترک نکرد تا برجام به ثمر برسد . همسویی آقای ظریف در ترور سیاسی شهید سلیمانی با خبیثت ترین دشمنان نظام در برنامه ترور فیزیکی آن شهید و پاک کردن میدان برای پیشبرد دیپلماسی خائنانه برجامی ؛ در خوشبینانه ترین تحلیل حکایت از آن دارد که آقای ظریف نه میدان را می‌شناسد و نه دیپلماسی را و زهی تاسف که چنین فرد ناتوان و مرعوب شیاطین در مصدر دیپلماسی این نظام الهی تکیه زده و هر از گاهی منافع ملی را به مذبح دشمنان برده و زحمت و هزینه بر این کشور تحمیل میکند.

 

سخنان آقای ظریف و بیان اطلاعات سری کشور که توسط گاندوهای اطراف ایشان سر از رسانه معلوم الحالی چون ایران اینترنشنال در می‌آورد نشان دهنده اوج بی خبری و بی‌سوادی یک دیپلمات بوده و یادآور این است که باید درس دیپلماسی را از نوبیاموزند چرا که هنوز با الفبای دیپلماسی عزت و حکمت آشنا نبوده و مشروعیت تقبل مسئولیت سیاست خارجی در نظام اسلامی را ندارند. بسیار جای تعجب و شگفتی و حیرت آور است که وزیر دولت مستقر در نقش اپوزیسیون ظاهر شده و به نقد اصول و ارزشهای حاکم بر نظام اسلامی افتاده و بی‌شرمانه از سرمایه های قدرت و حافظان موجودیت نظام اسلامی همسو با دشمنان قسم خورده این مرز و بوم به عنوان قدرت طلبان غیر دموکراتیک یاد کند .

 

آقای ظریف شاید این جمله طلایی امام راحل را به علت حضور و سکونت در قلب شیطان بزرگ بخاطر نداشته باشند که فرمود : " اگر سپاه نبود کشور هم نبود" ایشان وقیحانه سپاه عزیز را به عنوان قدرت طلبان دیکتاتور ترسیم کرده که حاضر نیستند میدان را به نفع دیپلماسی ترک کنند و اینچنین پازل دشمنان قسم خورده این مرز و بوم را تکمیل میکند . ایشان نمیداند و یا نمی فهمد که اگر سردار بزرگ اسلام شهید سلیمانی آن رشادتها را در میدان به خرج نمیداد امروز آقای دیپلمات باید در خرمشهر و کرمانشاه با جنایتکاران داعش ؛ فرزندان خلف کلینتون و اوباما وجان کری و ترامپ مذاکره میکرد و چقدر حقیرند آنان که قدر رشادتها و ایثار جوانان رشید و جان برکف این مرز و بوم را ندانسته و به لبخند شیطانی جان کری و شرمن و امثالهم راضی میشوند.

 

آقای ظریف خوب میداند که اختیارات فوق العاده که او در این دو دولت داشت هیچ وزیر خارجه‌ای بعد از انقلاب نداشت . او لقب سردار دیپلماسی را از رییس دولت گرفته بود و چک سفید امضای دولت را در اختیار داشت اما هشت سال گذشت و دستان خالی او حیثیت و اعتبار پوشالی‌اش را بر باد داد . تنها دستاورد او برجام بی فرجام بود که آنهم به تعبیر مقام معظم رهبری "خسارت محض" بود . امروز او به مصداق "الغریق یتشبث بکل حشیش" دنبال هر روزنه ای است بلکه بتواند آبرو و حیثیت از دست رفته اش را به هر قیمتی ولو تاراج و حراج منافع ملی کشور بدست آورد ولی هیهات که زمان این بازیها گذشته است و انروز او باید پاسخگوی عملکرد به شدت خسارت بار خودش باشد.

 

آقای ظریف خوب میداند که وظیفه دستگاه دیپلماسی تولید و افزایش قدرت ملی است . ایراد می‌گیرد که اختیار عراق و سوریه و لبنان و یمن در دست او نبوده ولی جناب ایشان بفرمایند در بقیه حوزه‌های سیاسی و در سایر مناطق چه گلی به سر کشور زده‌اند و چقدر موفق به تولید قدرت ملی شده‌اند . اگر قهرمانانی مثل شهید حاج قاسم عهده دار امور عراق و سوریه و لبنان و یمن شدند در مقابل قدرت وصف ناپذیری برای کشور به ارمغان اورده‌‌اند و علاوه بر قدرت سیاسی قدرت اقتصادی ایران را تا آنجا گسترش داده اند که فقط تجارت امروز ما با عراق بیش از پنج برابر تجارت با کل اروپا است .

 

آقای ظریف بفرمایند در آفریقا ؛ در آمریکای لاتین ؛ در آسیا ؛ در کشورهای همسایه ؛ در آسیای میانه ؛ درحوزه دیپلماسی اقتصادی چه کرده‌اند و چه دستاوردی داشته‌اند ؟ در همه آن حوزه ها میدان در دست دیپلماسی بود اما خروجی آن کدام است؟

 

آقای ظریف به عنوان عضوی از شورای عالی امنیت ملی کشور باید خوب بداند نوع نگرش او به رابطه میدان و دیپلماسی در تضاد کامل با اصول امنیت ملی ماست. این بهت آور است که او اعتقاد دارد میدان باید درخدمت دیپلماسی باشد در صورتیکه در همه جای دنیا خصوصا غرب مورد علاقه آقای ظریف نهاد وزارت خارجه ایجاد شده است تا اهداف میدان را پیش ببرد.

 

آقای ظریف شما که فرموده بودید امضا کری تضمین است و بعدا در کمیسیون امنیت ملی مجلس گفتید من اشتباه کردم . آیا شهید سلیمانی و میدان مقصر بود ؟ اینکه ده تن اورانیوم ۵ درصد را به سیصد کیلو ، و دویست کیلو اورانیوم بیست درصد را به صفر رساندید و قلب راکتور اراک را بتن ریختید و دانشمندان جوان و نخبه هسته ای را بیکار کردید تا آمریکا تحریم ها را بردارد اما برنداشت و سر شما را کلاه گذاشت ، آیا شهید سلیمانی و نظامیان مقصر بودند؟ اینکه رئیس شما گفته بود ما آمده ایم چرخ ساتریفیوژها بچرخد و چرخ اقتصاد هم بچرخد اما آخرالامر به قرار گاه مرغ و تخم مرغ رسیدند ، آقا قاسم سلیمانی مقصر است ؟ اینکه آقای سیف رییس وقت بانک مرکزی بعد از برجام گفت هیچی بدست نیاوردیم ؛ آیا سپاه و میدان مقصر است ؟ اینکه آخر مذاکرات شما به ترور فیزیکی و شهادت سلیمانی منجر شد ؛ آیا نظامیان مقصر بودند؟ شاید از نگاه شما همانند آمریکایی ها چون شهید سلیمانی داعش را نابود کرد مقصر است ؟ یا اینکه قاسم سلیمانی قدرت منطقه ای ایران را صد برابر کرد که الان اسرائیل و عربستان و آمریکا جرات ندارند نگاه چپ به ایران کنند مقصر بوده است ؟آری سلیمانی مقصر است چون برای وطنش و استقلال و عظمت این مرز و بوم جان خودش را ایثارکرد ؛ چیزی که هرگز در دیپلماسی یافت نمیشود!!

 

آقای ظریف لطفا بفرمایید چرا در هیچکدام از ملاقاتهای سران کشورها و مقامات عالی محور مقاومت با مقام معظم رهبری نشانی از حضور شما نیست و یا دعوتی از شما به عمل نیامده است ؟ فکر نمیکنید به خاطر الزام از دوری حضور اغیار ؛ صلاحیت حضور شما تایید نشده باشد؟ آیا مشکل در میدان است یا در دیپلماسی؟

 

آقای ظریف حتما خوب بخاطر ددارید در سال ۱۳۹۴ مقام معظم رهبری در نقد برجام و خسارت محض بودن آن سه عامل را ذکر کردند:

- اعتماد کامل به طرف غربی

- شتابزدگی و تعجیل

- ساده انگاری

فکر نمیکنید این سه ویژگی الان هم در حال تکرار هستند و مجددا خسارت محض دیگری را به ارمغان خواهد آورد ؟ لطفا ببرمایید این دیپلماسی ادعایی شما چه دستاوردی برای این کشور و مردم محروم آن داشته است؟ همین مصاحبه شما مملو از مصادیق این سه ویژگی است . آیا فکر نمیکنید در روش و نگرش خود باید تجدید نظر کنید؟

 

آقای ظریف به نظر میرسد ۱۰۰ روز پایانی دولت آبستن حوادثی باشد که شما بدودن تردید یکی از قربانیان آن هستید. رونمایی از نامه شما به رهبری ؛ انتشار مصاحبه غیر قابل پخش شما توسط یک رسانه دشمن ؛ به نتیجه نرسیدن برجام به عنوان نقطه تمرکز فعالیتهای دولت ؛ اوج گیری کرونا و ناتوانی دولت در مدیریت بحران ؛ ناتوانی دولت در کنترل بحرانهای اقتصادی در کنار وضعیت نامناسب جریان غربگرا و افول شدید محبوبیت شخص رییس جمهور در جامعه ؛ همه و همه سران جریان وابسته غربگرا را به این نتیجه رسانده که راهی جز انجام عملیات انتحاری برای عوض کردن زمین بازی ندارد و در این بین ذبح منافع ملی نیز حلال شمرده میشود و شما بزرگترین قربانی این طراحی هستید آیا خودتان متوجه موضوع هستید؟

 

آقای ظریف بیانات شما در رابطه با روسیه خلاف بین با منافع ملی کشور و صد درصد در راستای امیال آمریکای جنایتکار بود و قطعا هزینه سنگینی به کشور تحمیل خواهد کرد . بد نیست خودتان این فرمایشات را به عنوان یک دیپلمات مجددا بررسی کنید . آنجا که در همین مصاحبه میفرمایید: "اراده روسیه نابود کردن منافع ملی ما بود برای همین از طریقی خارج از وزارت خارجه سردار سلیمانی را به اراده خود به روسیه کشاند، روسیه تمام تلاشش را کرد که برجام امضا نشود، روسیه گمان نمیکرد برجام امضا شود برای همین عصبانی بود" و این در حالی بود که این هنر شهید سلیمانی بود که روسیه را برای ورود به صحنه جنگ سوریه به میدان آورد آنجا که آوردگاه جنگ احزاب بود و همه قدرتهای غربی جمع شده بودند تا سوریه و ایران و محور مقاومت را به زانو در بیاورند . لطفا صادقانه بگویید آیا دیپلماسی شما این توان و هنر را داشت که همانند شهید سلیمانی اقدام کند؟

 

آقای ظریف این چه توهمی است که بارها خودتان را با شهید مجاهد راست قامت قاسم سلیمانی مقایسه میکنید؟ آیا فکر کرده اید که در روز مبادا حتی جمعیت بدرقه کننده شما به میزان یک دهم کارکنان وزارت خارجه هم نرسد !! چرا قیاس مع‌الفارق میکنید ؟ شهید سلیمانی کجا و شما کجا؟ شما واجد کدامیک از فضایل شهید سلیمانی هستید؟ اقای ظریف شما که ادعا میکنید وزارت خارجه در دستان سپاه و اهل میدان قرار دارد چرا هشت سال چرا وزیر مانديد ؟ و چرا باز ترجیح ميدهيد در دولت بعدی هم وزیر خارجه باشید؟

 

آقای ظریف بهتر است بگویید برای پیشبرد دیپلماسی یک مانع میدانی وجود داشت و آنهم سردارسلیمانی بود. سخنی که امروز پمپئو وزیر خارجه جنایتکار آمریکا در دوره ترامپ گفت و آمریکا زحمت حذف این مانع را کشید.آقای ظریف شمابا این مصاحبه دل دشمنان اسلام را شاد کردید.

 

آقای ظریف شما در این مصاحبه مدعی شده اید که در تیر و مرداد ۱۳۹۴ سوریه از بحران داعش عبور کرده بود و نیروی قدس سپاه با همکاری نیروی هوایی روسیه صرفا با هدف اخلال در برجام وارد جنگ با داعش شد درحالی‌که طبق گاه‌شمار جنگ سوریه دقیقا در همون زمان، دو سوم خاک سوریه در تصرف داعش بود! یعنی دقیقا زمان اوج حکومت داعش! آیا هیچ به این موضوع توجه داشته‌اید؟

 

آقای ظریف آیا خبر رسانه معاند بالاترین در چند ماه قبل از شهادت شهید سلیمانی درست است ؟ که نوشته بود: " سردار سلیمانی با جان بولتن معامله شد . سلیمانی به زودی در عراق کشته خواهد شد" آقای ظریف شما آمریکایی ترین وزیر خارجه ایران هستید .

 

الان که صریحا مشخص شده که وزیر خارجه کشور به اصول نظام اسلامی پایبند نیست مشروعیت خود را از دست داده است و هر لحظه حضور آقای ظریف در مصدر وزارت خارجه غصبی محسوب شده و تصرف ایشان در اموال ملی نامشروع بوده و باید توسط دادگاه صالحه پیگیری شود .  به مجلس شورای اسلامی‌ و دیگر مراجع ذیصلاح پیشنهاد میکند سریعا نسبت به عزل آقای ظریف و توقف مذاکرات با ۴+۱ و انتقال پرونده از وزارت خارجه به شورای امنیت ملی اقدام کرده و ادامه مذاکرات با ۴+۱ به دولت آتی موکول شود.

دولت قوی ؛‌راسخ و مصمم : حضور طالوت و استقرار دولت مقاومت
  • ۱۴۰۰/۱/۴ - ۱۶:۱۸
  • توسط محسن شاطرزاده

دولت قوی ؛ راسخ و مصمم

حضور طالوت و استقرار دولت مقاومت

 

محسن شاطرزاده

سوم فروردین ۱۴۰۰

تهران

 

انتخابات سرنوشت ساز ۱۴۰۰ برای تعیین هشتمین رییس جمهوری اسلامی ایران در پیش است . این انتخابات به عنوان اولین انتخابات ریاست جمهوری در گام دوم انقلاب اسلامی به عنوان نقطه عطف تاریخ انقلاب از اهمیت ویژه ای برخوردار است . وانگهی عملکرد بسیار منفی دولت فعلی در حکمرانی و اداره امور کشور و بروز مشکلات عدیده برای مردم از یک طرف و نوع نگاه قبیله ای و جناحی احزاب سیاسی برای معرفی کاندیدای مورد نظر از طرف دیگر ؛ بر حجم یاس و سرخوردگی و عدم اعتماد مردم افزوده است . سخنان مقام معظم رهبری در روز اول فروردین و متعاقب آن بیانیه فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حاوی نکات مهم و دقیقی است که ذیلا اشاراتی به آنها میشود . از طرفی سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز عید سعید مبعث حاوی نکته ظریفی بود که دقت در آن راهگشا خواهد بود:

 

۱- رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنان خویش به مناسبت روز بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله با تأکید به نقش پیامبران در راهبری جامعه و تعیین رهبران الهی برای جامعه فرمودند: "راهبری و فرماندهی یک جور نیست؛ در بعضی از موارد خود پیغمبر، شخص شخیص پیغمبر، متکفّل و متعهّدِ این فرماندهی است؛ مثل حضرت داوود، حضرت سلیمان، پیغمبر معظّم اسلام که خود اینها در رأس حکومت قرار گرفتند و اجرای امور را خودشان متکفّل شدند. ایشان با اشاره به داستان انتخاب طالوت از سوی اشموئیل نبی فرمود: گاهی هم در مواردی پیغمبر حاکمی را معیّن می‌کند به امر الهی، مثل آن پیغمبری که این هم در قرآن در سوره‌ی بقره است که مردمی که زیر فشار بودند و مشکلات داشتند، به پیغمبر مراجعه کردند که او برایشان یک حکمرانی را انتخاب کند و او هم حکمران را انتخاب کرد؛ طالوت شد فرمانده. بنابراین پیغمبر راهبر و فرمانده اصلی و گردانندۀ اصلی است، لکن اجرای کار به دست یک فرد دیگری است غیر از آن پیغمبر که در این مثال طالوت است و امثال آن هم قطعاً در تاریخ نبوت‌ها کم نیست و زیاد است". در قران سبب روی کار آمدن حضرت یوسف بعنوان «عزیز» توسط حاکم مصر و جناب طالوت بعنوان «ملک» توسط اشموئیل پیامبر قوم یهود ، عدم توانایی مسئولان وقت در فهم و حل مشکلات و احتمال بروز بحران یا شکست ذکر شده است.

 

۲- رهبر معظم انقلاب، در سخنرانی نوروزی خود معیارهای انتخاب رییس جمهوری را هم تبیین فرمودند: " هر کسی که ‌به دنبال سعادت کشور است یک چنین رئیس جمهوری می خواهد:

۲-۱ : دارای مدیریت و کفایت مدیریت باشد.

۲-۲ : با ایمان باشد. آدم بی ایمان کشور را منافع کشور را یک وقتی میفروشد.

۲-۳ : عدالتخواه و ضد فساد باشد. این یکی از مهم ترین خصوصیاتی است که بایست در رئیس جمهور وجود داشته باشد.

۲-۴ : دارای عملکرد انقلابی و جهادی باشد یعنی با عملکرد اتوکشیده و اینها نمیشود کار کرد برای یک کشوری با این همه مسائل اساسی که در کشور وجود دارد.

۲-۵: به توانمندیهای داخلی معتقد باشد. به جوانان معتقد باشند. جوانها را به عنوان پیشران حرکت عمومی کشور بشناسد و به آنها اعتماد کند.

۲-۶ : مردمی باشد، امیدوار باشد، آدم مایوس و بدبین و با نگاه تلخ به آینده و تاریک به آینده نباشد.

 

۳- فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی متعاقب سخنان رهبری ، طی بیانیه ای اعلام میکند که خود را مخاطب سخنان رهبری دانسته و قرارگاهی برای تحقق فرامین رهبری تاسیس کرده و در ادامه میگوید:

«آنقدر می‌سازیم، تولید می‌کنیم، به یاری مردم می‌شتابیم، با فساد مقابله می‌کنیم، فناوران جوان را بسیج می کنیم، گروه های بی شمار بسیجی را در میدان عزت مردم گسیل می داریم، خانواده ها را یاری می کنیم تا توانمند شوند و قدرت می سازیم تا دشمن ناتوان شود و دیگر یارای تعقیب سیاست هایش را نداشته باشد. ما فضای مجازی را از ولنگاری رها خواهیم ساخت.  ما در میدان می مانیم، با مردم همراه می شویم ، کلام حضرتعالی را روی صحنه زمین پیاده میکنیم، دشمن را جا می گذاریم ، از او و راهبردش عبور می‌کنیم، کشور را از عوارض تحریم های ظالمانه بی نیاز می کنیم و اینچنین به برجام بی اعتنا و بی نیاز می شویم، این راه ما است.»

 

این بیانات نشان از راهبرد و نقشه راهی جدید در حکمرانی جمهوری اسلامی در گام دوم انقلاب دارد که به دولت کریمه می‌اندیشد:

- دولتی که خدمتگزار باشد و به آفت چرب و شیرین دنیا گرفتار نشود .

- دولتی که دچار اشرافیت زدگی نشود.

- دولتی که اسیر غرب نباشد و دل به دشمنان نبندد.

- دولتی که با مردم صداقت داشته باشد.

- دولتی که مدیریت جهادی و پرتلاش و خالصانه داشته باشد.

- دولتی که جلوی نفوذ ایادی دشمن را بگیرد .

- دولتی که با رانت و ویژه خواری مبارزه کند .

- دولتی که مردمی باشد و با مردم فاصله طبقاتی نداشته باشد . همدرد و غمخوار مردم باشد.

- دولتی که نگاه به درون داشته باشد و برای شکوفایی استعدادها و ظرفیت های درونی بکوشد.

- دولتی که به غرب وابسته نباشد.

- دولتی که به فکر رفاه و افزایش ثروت ملی باشد.

- دولتی که عدالتخواه بوده و با فساد مبارزه کند .

- دولتی که شایستگی و لیاقت حکمرانی را داشته باشد و مدیران خودش را بر پایه شایسته سالاری انتخاب کند نه قبیله گرانی و انتسابات قومی.

- دولتی که پرتلاش و خستگی ناپذیر باشد تا بتواند بر سرعت پیشرفت و توسعه کشور بیفزاید.

- دولتی که به فکر دین و دنیای مردم باشد.

 

با این اوصاف باید منتظر ظهور پدیده انتخاباتی در خرداد ۱۴۰۰ باشیم تا فردی به ریاست جمهوری اسلامی برسد که:

- طالوت باشد .

-از بطن انقلاب باشد .

-وامدار هیچ حزب و گروهی نباشد و مستقل عمل کند .

-شجاع باشد .

- جهادی عمل کند .

-مومن و و مخلص و ایثارگر باشد .

- مردمی باشد و خودش را وقف مردم کند .

- دشمن ستیز باشد .

- نگاه به غرب نداشته باشد و سیاست نگاه به غرب را تغییر دهد .

- راههای نفوذ دشمن را سد کند .

-ریل گذاری دولت پیر و فرتوت فعلی را تغییر دهد .

- برجام را به موزه تاریخ بسپارد .

-شعار "ما میتوانیم" و "ورود به عرصه های ناممکن" را شعار خود کند .

- بر ثروت و رفاه ملی بیفزاید .

-دیپلماسی اقتصادی و تولید ثروت ملی با ابزار دیپلماسی را وجهه همت خود قرار دهد .

- دیپلماسی مقاومت را سرلوحه روابط خارجی خود قرار دهد.

- اصل عزت ؛ حکمت و مصلحت را در سیاست خارجی تحقق بخشد .

- مطیع امر ولی فقیه باشد .

- میدان حضور جوانان را بطور گسترده فراهم کند .

-کار و اشتغال و مسکن را برای آحاد ملت و جوانان مهیا کند .

- با تمام وجود کار و تلاش کند و در این راه خستگی ناپذیر باشد .

- فرهنگ کار و تولید را وجهه همت خود قراردهد .

- ایران را تبدیل به یک کارگاه بزرگ کند که در همه جا کار و تلاش وجود داشته باشد .

- پروژه های بزرگ و مگا پروژه های ملی را در جهت توسعه تاریخی کشور اجرا کند .

- اعضای دولت و مدیرانش لباس کار و جهاد به تن کنند و اطو کشیده نباشند.

- و در یک‌کلام دولت مقاومت باشد.

 

انتخاب چنین دولتی راه و روش دیگری غیر از مسیر متداول و سنتی احزاب و جریانات قدرت طلب و سهم خواه را طلب میکند . بر نخبگان و فرهیختگان جامعه فرض است که راه رسیدن به چنین دولتی را پیدا کنند.

 

محسن شاطرزاده

۱۴۰۰/۱/۳ تهران

صنعت فضایی ؛ اولین قربانی برجام
  • ۱۴۰۰/۱/۴ - ۱۶:۰۶
  • توسط محسن شاطرزاده

چهارشنبه / ۱۵ بهمن ۱۳۹۹

 زمین‌گیر شدن ماهواره‌های کشور به دلیل پرتاب نشدن/عدم تشکیل جلسات شورای عالی فضایی

 

قائم مقام سابق امور بین الملل سازمان فضایی ایران، وجود ۱۰ دانشکده هوافضا، ۴ هزار دانشجو در رشته‌های هوافضا، ۱۲۰۰ فارغ التحصیل این رشته، بیش از ۸۰ آزمایشگاه تحقیقات فضایی و ۷۰ شرکت خصوصی را از توانمندی‌های کشور در حوزه فضا دانست و گفت: این در حالی است که جلسات شورای عالی فضایی که باید به این حوزه سامان دهد، تشکیل نشده است و با عدم پرتاب ماهواره‌های ساخته شده مواجهیم که بیشتر دلیل عدم پرتاب‌ها سیاسی است تا فنی.

به گزارش ایسنا دکتر محسن شاطرزاده امروز در میزگرد آنلاین ارتباط با صنعت فضایی با دانشگاه با اشاره به سابقه فعالیت سازمان فضایی و پژوهشگاه فضایی ایران و جدا شدن آنها از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و قرار گرفتن در زیر نظر ریاست جمهوری، افزود: در سال ۱۳۹۳ مجددا این سازمان از نهاد ریاست جمهوری جدا شد که این امر لطمه زیادی به برنامه‌های فضایی کشور زد.

وی ادامه داد: سازمان فضایی در آن زمان دارای ۱۲۰۰ پرسنل و ۶ پژوهشکده همچون "سامانه‌های ماهواره"، "فضانوردی"، "حمل و نقل فضایی"،"مواد و انرژی" بود ولی بعد از مستقل شدن آن تبدیل به ۴ مجموعه می‌شود که بخشی زیر نظر وزارت علوم درآمد، بخش دیگر به وزارت ارتباطات منتقل شد و بخش دیگر زیر نظر معاونت علمی ریاست جمهوری قرار می‌گیرد که این بخش غیر قانونی است.

شاطرزاده با بیان اینکه این روند موجب متوقف شدن فعالیت‌های فضایی شد، خاطر نشان کرد: علاوه بر آن برنامه‌هایی که برای سال ۹۷-۹۶ داشتیم، عملیاتی نشد.

وی با اشاره به ظرفیت‌های عظیم کشور در حوزه فضایی که از آنها استفاده نشده است، اظهار کرد: در حال حاضر ۱۰ دانشکده هوافضا، ۴ هزار دانشجو در رشته‌های هوافضا، ۱۲۰۰ فارغ التحصیل این رشته، بیش از ۸۰ آزمایشگاه تحقیقات فضایی و ۷۰ شرکت خصوصی در این حوزه داریم، ضمن آنکه ۱۲۰۰ نفر عضو انجمن هوا فضا هستند و در ۱۶ سازمان بین المللی فضا عضو هستیم و این در حالی است که ماهواره‌هایی که ساخته شده است، بر زمین مانده و پرتاب نشده است.

قائم مقام سابق امور بین الملل سازمان فضایی ایران دلیل عدم پرتاب ماهواره‌ها را نه به دلیل فنی، بلکه به دلایل سیاسی دانست و اضافه کرد: صنعت فضا یک صنعت راهبردی است و موجب اقتدار ملی و پیشرانی علم و فناوری خواهد شد، ولی بعد اقتصادی و ارتباطات ماهواره‌ای آن به گونه‌ای است که امروزه بدون ماهواره‌ها نمی‌توانیم موفق باشیم. حجم مبادلات تجاری فعلی صنعت فضا ۷۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار است و پیش بینی اقتصاد فضایی در سال ۲۰۲۵ بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار است.

شاطرزاده با طرح این سوال که با توجه به توانمندی‌های کشور چه میزان از این اقتصاد را در اختیار داریم، یادآور شد: گردشگری فضایی امروزه تبدیل به یک صنعت شده است و اگر نتوانیم از این فرصت استفاده کنیم، دچار خسران شده‌ایم.

وی صنعت فضایی را یک صنعت دانش بنیان، بومی، درون زا و با مدیریت جهادی و مولد توصیف کرد و ادامه داد: این صنعت در راستای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است و بایستی به این صنعت توجه کنیم.

شاطرزاده با اشاره به تجربیات تلخ کشور درباره ماهواره‌های "زهره" و "مصباح"، اضافه کرد: با بررسی وضعیت صنعت فعلی فضایی کشور مشاهده می‌کنیم که تشکیلاتی در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری با عنوان مرکز امور فضا غیر قانونی است؛ چون موازی فعالیت‌های سازمان فضایی است علاوه بر آن دبیرخانه شورای عالی فضا زیر نظر سازمان فضایی است و همچنین سازمان فضایی داریم که زیر نظر وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است.

وی با بیان اینکه پژوهشگاه هوا فضا زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار دارد، ادامه داد: همچنین پژوهشگاه فضایی نیز زیر نظر سازمان فضایی است که مستقیما تحت نظارت وزیر ارتباطات است. علاوه بر آن پژوهشکده‌های زیر نظر وزارت ارتباطات هیچ نوع ماموریت رسمی دنبال نمی‌کنند و به منظور درآمدزایی به دنبال پروژه‌های صنعتی هستند، ضمن آنکه به سازمان فضایی ماموریت خریداری ماهواره داده شده است.

قائم مقام سابق امور بین الملل سازمان فضایی ایران با بیان اینکه دانشگاه‌های کشور بدون پروژه و بودجه هستند، گفت: متخصصان و فارغ التحصیلان این حوزه بیکار هستند و شورای عالی فضایی که باید سرو سامان به این حوزه بدهد، سالهاست تشکیل جلسه نداده است و رییس جمهوری اراده‌ای بر تشکیل آن ندارد و عدم پرتاب ماهواره نیز مسایل دیگری دارد.

به طور کلی صنعت فضایی کشور اولین قربانی برجام شد و ما هرج و مرجی در حوزه فضایی به ویژه در ارتباطات بین المللی داریم. انتهای پیام خبرنگار مریم رضایی دبیر رقیه السادات حسینی لینک کوتاه https://www.isna.ir/news/99111511677/

نقدی بر مصاحبه آقای دکتر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی در خصوص برجام
  • ۱۴۰۰/۱/۴ - ۱۵:۵۵
  • توسط محسن شاطرزاده

مصاحبه آقای دکتر صالحی با سایت انتخاب حاوی مطالب نادرست زیادی است . اگر تا امروز برخی افراد با حسن ظن به آقای دکتر صالحی و دینداری ایشان در عین سادگی و سهل انگاری و زودباوری و اعتماد به دشمن در وی نگاه می کردند امروز باید در صداقت و دینداری ایشان هم شک کرد . هرچند که این مصاحبه و لحن بیان آقای دکتر صالحی مبین نگرانی ایشان از محاکمه پس از پایان دولت و ترک مسئولیت ایشان در سازمان انرژی اتمی است ولی برای اینکه در تاریخ ثبت شود و آدرس غلط داده نشود باید پاسخ قوی و مستدل آن توسط افراد مطلع و متخصص داده شود لذا پیشنهاد میکنم رسانه های مستقل حتما با آقای دکتر عباسی رییس سابق سازمان انرژی اتمی و تعداد زیادی از معاونین و متخصصین این سازمان که اخراج شدند و از کار بر کنار شدند و به شغلهایی مانند کشاورزی پرداختند مصاحبه کنند تا ارزیابی دقیقتری از این سخنان آقای صالحی صورت پذیرد . من در زیر خلاصه تعهدات ایران طبق برجام را می‌آورم که تماما و با شتابزدگی تمام و به دستور شخص حسن روحانی انجام شد و کشور را حداقل برای ۲۵ سال که یک نسل به حساب می‌آید از حقوق حقه خود محروم کردند به امید آنکه کمترین تعهد غربیها که رفع تحریمها بود انجام شود که آنهم انجام نشد . اگر نظام اسلامی مجبور شد جام زهر را بنوشد و تلخی تعهدات برجامی را بپذیرد به امید گزارشهای دروغی بود که شخص آقایان روحانی و ظریف به رهبری و مسئولین کشور مبنی بر قطعیت رفع تحریمها دادند و کشور را فریب دادند و این خسارت محض را تحمیل کردند . آقای صالحی باید بفرمایند مگر نابودی صنعت هسته‌ای چگونه باید صورت بپذیرد ؟ آنها قبول کردند که بیش از ۹۸ درصد اورانیوم غنی شده را اکسید کرده و نابود کنند . قبول کردند که صد درصد و تمام اورانیوم ۲۰ درصد را که برای راکتور پزشکی تهران نیاز داشتیم نابود کنند و ایران تا ۱۵ سال حق تولید سوخت راکتور پزشکی را نداشته باشد . قبول کردند که تا ابد ایران از تولید آب سنگین محروم بماند و فقط رآکتور آب سبک آنهم تحت نظارت شدید آژانس کار کند . قبول کردند که ایران ۱۵ هزارسانتریفوژ از ۱۹ هزارسانتریفوژ نطنز را از مدار خارج کرده وانبار کنند. قبول کردند که ۲۰۰۰ سانتریفوژ از ۳۰۰۰ سانتریفوژ فردو از کار افتاده و نابود شوند . قبول کردند در فردو هیچ غنی سازی انجام ندهند و دهها تعهد دیگر که خلاصه‌ای از آنرا در زیر می‌بینید . آقایان روحانی و ظریف و صالحی آنقدر عجله داشتند تا تعهدات ایران را آنهم بطور یک طرفه اجرایی کنند و صنعت هسته‌ای کشور را در مقابل چشمان گریان متخصصین آن سازمان نابود کنند که حتی نخواستند و یا نتوانستند هیچکدام از خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند . امروز آقای صالحی باید پاسخ خیلی از سوالات را بدهد و این مصاحبه یک فرار رو به جلو است . ایشان باید بگوید در مقابل این همه خسارتی که به کشور وارد کرد و این همه هزینه ای که برای نظام بوجود آورد چه دستاوردی داشته است ؟ کدام تحریم برداشته شده است؟ کدام مشکل اقتصاد و صنعت کشور حل شده است؟ کدام گره از مردم باز شده است ؟ و صدها سوال دیگر که حتما آقایان صالحی و ظریف و در راس آنها شخص حسن روحانی باید در دادگاه صالح پاسخ دهند و آن روز دیر نیست.

 

شاطرزاده

 

تعهدات ايران در برجام:

الف :غني سازي :

۱ - براي يک دوره ۱۵ ساله، غني سازي و تحقيق و توسعه مرتبط با غني سازي بايد صرفا در نطنز انجام پذيرد.

 ۲- براي يک دوره ۱۰ ساله، ظرفيت غني سازي به ۵۰۶۰ دستگاه سانتريفيوژIR-۱ محدود خواهد شد.

 ۳- ايران موظف است سانتريفيوژهاي اضافي را (حدودا يازده هزار دستگاه) به همراه زيرساختهايشان جمع آوري و در انباري زير نظر آژانس نگهداري کند.

 ۴- ایران می تواند از سانتريفيوژهاي جمع آوري و انبار شده تنها براي جايگزيني با سانتريفيوژهاي خراب شده استفاده کند آن هم پس از تاييد آژانس!

 ۵- تا ۱۵ سال ايران حق ندارد بيش از ۳.۶۷% غني سازي کند.  ۶- بر اين اساس ايران براي ۱۵ سال حق توليد سوخت براي راکتور تهران را ندارد و بايد از خارج وارد کند.

 ۷- تا ۱۵ سال ايران حق ندارد بيش از ۳۰۰ کيلوگرم اورانيوم غني شده به صورت UF۶ نگهداري کند.

 ۸- ايران موظف است اورانيوم اضافه بر ۳۰۰ کيلوگرم را يا بفروشد يا رقيق کند!

 ۹- به استثناي موارد زير ايران در طول دوره ده ساله حق ساختن سانتريفيوژ نخواهد داشت:

 ۱۰ - در صورتي که تعداد سانتريفيوژهاي انبار شده از نسل اول به زير ۵۰۰ تا کاهش پيدا کند مي تواند به ميزاني که کاهش يافته سانتريفيوژ از نسل اول بسازد.

 ۱۱- پس از هشت سال مي تواند سالانه ۲۰۰ سانتريفيوژ IR_۶ و IR_۸ بدون روتور بسازد و زير نظر آژانس انبار کند.

 ۱۲- پس از ده سال مي تواند سالانه ۲۰۰ سانتريفيوژ IR_۶ و IR_۸ به طور کامل بسازد و زير نظر آژانس انبار کند.

 

  ب - تحقيق و توسعه :

۱- ايران براي ۱۰ سال فقط بر روي چهار نسل IR_۸,IR_۶,IR_۵,IR_۴ مي تواند تحقيق و توسعه داشته با شد.  

۲- تحقيق و توسعه روي سانتريفيوژهاي نسل هاي بالاتر تنها به صورت شبيه سازي کامپيوتري! مجاز است.

 ۳- ايران براي ۱۰ سال حق ندارد بر روي ساير روشهاي غني سازي مثل غني سازي ليزري، ديفيوژن گازي و ... تحقيق و توسعه انجام دهد.

 ۴- تحقيق و توسعه بر روي چهار نسل IR_۸,IR_۶,IR_۵,IR_۴ نيز با محدوديت هاي شديد همراه است (توجه با اين نکته ضروريست که تحقيق و توسعه بر روي يک نسل از سانتريفيوژ ابتدا به صورت تکي، سپس زنجيره هاي متصل به هم از آن انجام مي شود. آزمايش زنجيره اي نيز از زنجيره هاي کوچک شروع مي شود و به زنجيره ۱۶۴ تايي از آن خاتمه مي يابد. زماني تحقيق و توسعه بر روي يک سانتریفيوژ کامل مي شود که زنجيره ۱۶۴ تايي آن در آزمايش ها موفق عمل کرده باشد) مطابق توافقنامه ايران حداکثر تا زنجيره هاي ۳۰ تايي مي تواند آزمايشات خود را دنبال کند. مهمترين محدوديت های تحقیق و توسعه عبارتند از:

 ۵- براي ۱۰ سال تحقيق و توسعه بر روي IR_۴ فقط به صورت تک دستگاهي و زنجيره ده تايي از آن مجاز است.

 ۶- براي ۱۰ سال تحقيق و توسعه بر روي IR_۵ فقط به صورت تک دستگاهي و زنجيره ده تايي از آن مجاز است.

 ۷- پس از هشت و نيم سال ايران مي تواند تحقيق و توسعه بر رويIR_۸ و IR_۶ را حداکثر در زنجيره هاي ۳۰ تايي آزمايش کند.

 

ج -  فردو:  

۱- سايت فردو از يک مرکز غني سازي به یک مرکز تحقيق در زمينه فيزيک، هسته اي و تکنولوژي تبديل مي شود.

 ۲- براي ۱۵ سال هر گونه غني سازي يا فعاليت مرتبط با غني سازي يا تحقيق و توسعه بر روي غني سازي در فردو ممنوع خواهد بود.  

۳- ايران موظف است حدودا ۲۰۰۰ سانتريفيوژ از حدودا ۳۰۰۰ دستگاه موجود در فردو را به همراه زيرساختهايشان جمع آوري و در انباري زير نظر آژانس نگهداري کند.

 ۴- تعداد ۱۰۴۴ سانتريفيوژ به صورت نصب شده در فردو باقي مي ماند که ۳۲۸ دستگاه از اين تعداد براي توليد ايزوتوپ هاي پايدار قابل استفاده خواهد بود.

 ۵- براي ۱۵ سال ايران حق تزريق اورانيوم به اين دستگاهها را نخواهد داشت.

 ۶- براي ۱۵ سال حدود ۷۰۰ سانتريفيوژ باقيمانده نيز خاموش خواهند بود.

 ۷- به مدت ۱۵ سال ايران حق وارد کردن هر نوع ماده شکافت پذير به فردو را نخواهد داشت.

 

د - آب سنگين اراک :

  ۱- ايران بايد راکتور اراک را به گونه اي بازسازي و باز طراحي کند که توان توليد پلوتونيوم در مقياس تسليحاتي را نداشته باشد.

 ۲- براي ۱۵ سال ايران حق ندارد راکتور آب سنگين جديدي بسازد.  

۳- براي ۱۵ سال ايران حق ندارد آب سنگين اضافه بر نياز مصرفي را ذخيره کند و آب سنگين اضافي را بايد در بازارهاي جهاني به فروش برساند.  

۴- ايران موظف است تا زماني که نيروگاه اراک کار مي کند سوخت مصرفي آن را از کشور خارج کند.

 ۵- ايران قصد دارد تا ابد سوخت مصرفي همه نيروگاههاي خود را از کشور خارج کند.

 ۶- ايران قصد دارد تا ابد از نيروگاههاي آب سبک استفاده کند.

 ۷- به مدت ۱۵ سال بازفرآوري يا تحقيق و توسعه بر روي باز فرآوري يا ايجاد تاسيساتي براي بازفراوري ممنوع است.

 ۸- ايران قصد دارد تا ابد از بازفرآوري چشم پوشي کند!

 ۹- ايران تنها مي تواند در زمينه جداسازي با هدف توليد راديوايزوتوپ‌هاي پزشکي و صنعتي از نمونه‏‌هاي تابش‏ ديده‏ اورانيوم غني‏ شده، فعاليت کند.

 

ذ - نظارت و بازرسيهاي گسترده آژانس و قيوميت ۱+۵ در برخي موارد

 

ذ -۱ : نظارت و بازرسي هاي گسترده آژانس

 ۱- ايران از حدود ۲۰ سال پيش عضو دام ان پي تي شده است که بر اساس آن آژانس مي تواند از تاسيسات هسته اي کشور بازرسي کند و به همين خاطر در اين توافق ذکر نشده است.

 ۲- ايران کد اصلاحي ۳.۱ را پذيرفته است که بر اساس آن موظف است از روزي که اقدام به ساخت يک سايت هسته اي مي کند آژانس را در جريان بگذارد.

 ۳- ايران پذيرفته است تا زمان تصويب دائمي پروتکل الحاقي در مجلس، به طور موقت آن را اجرا کند. بر اساس پروتکل الحاقي آژانس مي تواند از تاسيسات نظامي نيز بازرسی کند.

 ۴- ايران موظف است به منظور تضمين راستي آزمايي در خصوص عدم وجود مواد و فعاليتهاي اعلام نشده يا فعاليت هاي مغاير با اين توافق نگراني هاي آژانس را رفع کند و با توسل به اين بند آژانس مي تواند از تاسيسات نظامي ايران نيز بازرسي کند.  

۵- به مدت ۲۵ سال آژانس بر کنسانتره سنگ معدن اورانيوم توليدي توسط ايران در همه کارخانه‌هاي تغليظ سنگ معدن اورانيوم نظارت خواهد کرد.

 ۶- به مدت ۲۰ سال آژانس بر رورتورزها و بيلوزهاي سانتريفيوژها نظارت و مراقبت خواهد کرد.

 ۷- به مدت ۱۵ سال به منظور نظارت و راستي آزمايي فعاليت هاي ايران، آژانس از فنآوري‌هاي مدرن تائيد شده و گواهي شده توسط آژانس از جمله دستگاه سنجش ميزان غني‏ سازي به صورت لحظه به لحظه و مهر و موم‌هاي الکترونيک و يک سازوکار قابل اتکا براي اطمينان از رفع سريع نگراني‌هاي آژانس در زمينه دسترسي استفاده خواهد کرد.

ذ-۲ : قيمومت ۱+۵ بر برخی از اقدامات ایران

 ۱ - براي ۱۵ سال تنها در صورت موافقت ۱+۵ ايران مي تواند تجهيزات و تکنولوژي غني سازي يا مرتبط با غني سازي را صادر کند!

 ۲- چنانچه ايران بخواهد با يک کشور يا نهاد خارجي در زمينه غني سازي يا مرتبط با غني سازي از جمله تحقيق و توسعه همکاري کند بايد با تاييد و اجازه ۱+۵ انجام شود.

 ۳- چنانچه ايران بخواهد کالاها، اقلام، مواد، تجهيرات و تکنولوژيهايي که در سند INFCIRC/۲۵۴/Rev.۱۲/Part ۱ آمده است را وارد کند بايد با اجازه و تاييد ۱+۵ صورت بگيرد.

 ۴- چنانچه ايران بخواهد در ساير کشورها نيز فعاليت هاي هسته اي انجام دهد يا در اين زمينه سرمايه گذاري کند بايد با اجازه و تاييد ۱+۵ باشد.